پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴
مقاله

سرمقاله فرهیختگان/ مکتب امام‌ فراتر از یادبود تاریخی

سرمقاله فرهیختگان/ مکتب امام‌ فراتر از یادبود تاریخی
اخبار محرمانه - فرهیختگان / «مکتب امام‌ فراتر از یادبود تاریخی» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدمهدی ایمانی‌پور است که می‌توانید آن را ...
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - فرهیختگان / «مکتب امام‌ فراتر از یادبود تاریخی» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدمهدی ایمانی‌پور است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
جایزه جهانی امام خمینی(ره) در نخستین دوره برگزاری خود، تنها یک رویداد تشریفاتی یا یادبود تاریخی نیست، بلکه تلاشی است برای بازخوانی «مکتب امام(ره)» به‌مثابه یک پروژه زنده گفتمان‌ساز در جهان امروز؛ جهانی که از یک‌سو با بحران هویت، معنا و فرسودگی نظم لیبرال و از سوی دیگر با جنگ روایت‌ها، اسلام‌هراسی و سلطه فناوری و سرمایه دست‌به‌گریبان است. این رویداد و اقدام فرهنگی - تمدنی، می‌کوشد نام و اندیشه امام خمینی(ره) را به یک‌روند و کانون گفت‌وگو‌های جدید درباره عدالت، معنویت، مقاومت و انسان متعالی بدل کند و در قالب یک «دیپلماسی دعوت‌محور»، شبکه‌ای جهانی از اندیشمندان، کنشگران و نخبگان را پیرامون این مضامین گرد آورد. نگاه به امام(ره) به‌عنوان «شخصیت گفتمان‌ساز تمدنی» و فراتر از تصویر یک رهبر سیاسی صرف؛ بازتعریف هویت انسان متعالی در برابر انسان تک‌ساحتی و ماشینیزه شده؛ نقد عقل محاسبه‌گر خودبنیاد و مواجهه با بحران معنا و سلطه دیجیتال؛ برجسته‌سازی امام به‌عنوان الگوی مقاومت و الهام‌بخش تجربه‌های جمعی عدالت‌خواهانه؛ و در نهایت، تبیین «دیپلماسی دعوت» در برابر اسلام‌هراسی و رادیکالیسم خشونت‌ورز به نام دین، از اهدافی است که می‌تواند مبین برخی مواهب برگزاری این رویداد باشد. این محور‌ها که در ادامه شرح داده می‌شود، چهارچوبی فراهم می‌آورد تا «جایزه جهانی امام خمینی(ره)»، به‌جای آنکه تنها یک مراسم سالانه باشد، در جایگاه یک نهاد روندساز و ذائقه‌ساز به سکوی دائمی تولید فکر، گفت‌وگوی تمدنی و بازتعریف نقش جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان کنشگری فرهنگی و فکری در عرصه بین‌المللی تبدیل شود. 
1- اندیشه امام خمینی(ره) به‌عنوان «پروژه گفتمان‌ساز تمدنی»
برگرفته از چهارچوب نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی به امام خمینی(ره) به‌عنوان «امامِ گفتمان‌ساز و الگوی تمدنی»، برگزاری «جایزه جهانی امام خمینی» را می‌توان یکی از مهم‌ترین ابزار‌های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی در مقطع کنونی برشمرد؛ چراکه براساس این نگاه، امام خمینی(ره) صرفاً یک رهبر تاریخی نیست، بلکه منبع الهام برای بازخوانی اسلام، عدالت، مقاومت و معنویت در سطح جهانی است و هر ابتکار بین‌المللی مرتبط با ایشان، می‌تواند به تولید گفتمان، شبکه‌سازی نخبگانی و مشروعیت‌بخشی نرم به جمهوری اسلامی ایران کمک کند. 
بازار
​این رویداد صرفاً پاسداشت اندیشه و یادمان گذشته نیست که البته آن هم در سطح خود می‌تواند قابل‌تقدیر باشد. امام خمینی(ره) «صاحب مکتب» و «منشأ گفتمانی» است که تداوم انقلاب، در تداوم و روزآمدسازی آن مکتب است. نگاه ما بر این است که جایزه جهانی به‌عنوان سکوی ترویج و نظریه‌پردازی پیرامون «مکتب امام» در حوزه‌هایی مانند عدالت‌خواهی، مردم‌سالاری دینی، استقلال، ظلم‌ستیزی و معنویت عمل کند و فراتر از یک مراسم تشریفاتی یا نمادین در قامت یک «پروژه گفتمان‌ساز تمدنی» معرفی شود. این جایزه محدود به سطح سیاسی صرف نبوده و مقصود ارتقای سطح به‌سوی انسان‌شناسی و فلسفه فرهنگ است. جایزه جهانی امام خمینی(ره) نقطه تمرکز گفت‌وگوی تمدنی، دیپلماسی فکری و شبکه‌سازی جهانی ایران است. 
2- مکتب امام و بازتعریف هویت انسان متعالی
در ادبیات عرفانی و فلسفی مرتبط با امام، انسان حقیقتی «لاحد» و متصل به امر الهی تصویر می‌شود، نه موجودی صرفاً مادی و محاسبه‌گر. «انسان در اندیشه امام» و نقد انسان تک‌ساحتی برآمده از خرد تکنولوژیک، فن‌سالار و سرمایه‌طلب بستری برای بازگرداندن بحث انسان متعالی و کرامت روحانی به متن گفت‌وگوی جهانی است. در مطالعات انسان‌شناختی درباره امام، بر فطرت نورانی انسان و قابلیت او برای تعالی و خلافت الهی تأکید می‌شود. محور‌هایی از جایزه که حول «فطرت، خودِ حقیقی و بحران هویت مدرن» طراحی شده‌اند، می‌توانند به انسان امروز کمک کنند تا هویت خود را نه صرفاً بر اساس مصرف، فردیت منفصل و رقابت، بلکه بر اساس اتصال به خدا، مسئولیت اجتماعی و خودشناسی معنوی بازتعریف کند. بازخوانی امام در قالب ابتکار «جایزه جهانی امام خمینی(ره)» بنا دارد در همان‌جایی وارد میدان شود که بشر امروز در آن گرفتار است؛ انسان تک‌ساحتی و گرفتار در جاهلیت مدرن؛ منقطع از وحی و امر متعالی؛ مغروق در فناوری، بازار و مصرف‌گرایی؛ هر لحظه به دنبال سود و منفعت بیشتر و درعین‌حال دچار «خلأ معنا و هویت» و از آن مهم‌تر ناهوشیار و منگ درباره این نیاز فطری و خواست روحانی. در این چهارچوب، امام نه یک چهره تاریخی، بلکه «تذکر‌دهنده درباره انسان متعالی» و محرک بازتعریف انسان در عصر به‌اصطلاح مدرن است. هدف جایزه امام این است تا از اندیشمندانی که در جهت بیدارگری و هوشیارسازی بشر جدید مجدانه مجاهدت و تلاش علمی می‌کنند، تقدیر به عمل آورد و با تشکیل اجتماعی از ایشان نسبت به هم‌افزایی این تلاش‌ها حول نام مبارک و مکتب متعالی حضرت امام(ره) همت گمارد. این اتفاق مهم‌ترین رسالتی است که دستگاه دیپلماسی فرهنگی ایران برای خود متصور است. 
همان‌طور که مکرر گفته شده انقلاب اسلامی و وجودی ملت ایران چه‌بسا بدون نفس قدسی امام راحل انجام‌شدنی نبود و در هیچ‌کجای جهان هم جز با این نام و تفسیر شناخته شده نیست. همان‌طور که این اندیشه ملت ایران را از زیست این‌جهانی و ماتریالیستی که روزگاری گرفتار آن بود، منفک کرده و متوجه عالم روح و معنا کرد که شأن راستین و متعالی انسان در آن قرار دارد؛ ما معتقدیم در روزگار جدید که ابنا بشر سرگرم، گرفتار و محصور لذات پیچیده، نوظهور و البته سطحی و زودگذر آن هستند و مهم‌ترین سرمایه انسان، یعنی فرصت تأمل و تفکر درباره هویت و معنای زندگی و خلقت از آنان ربوده شده است و سطحی از «بی‌تفاوتی»، «بی‌آرمانی» و «شیء‌شدگی» کاپیتالیستی بر وجوه مختلف زندگی انسان سایه افکنده، باز هم مهم‌ترین عامل احیای انسان مدرن و توجه دادن او نسبت به این غفلت بزرگ از دل مکتب احیاگر امام خمینی(ره) بیرون خواهد آمد. ملت‌های دنیا چه بدانند چه ندانند از درون تشنه دستیابی به این معرفت هستند و بر ما که خود از این نعمت بهره‌مند شدیم، واجب و لازم است تا این سرمایه عظیم، یعنی این بینش را که مرحمت اسلام عزیز به ما بوده بدون روتوش و بی‌واسطه به سمع و نظر ملت‌های دنیا برسانیم و از هر آنکه در این مسیر گامی برداشته و بر می‌دارد، حمایت کنیم. 
3- مکتب امام در برابر عقل محاسبه‌گر خودبنیاد و بحران معنویت دیجیتال
تحلیل‌ها، امام را «حکیم متأله» معرفی می‌کنند که عقل و وحی را در یک منظومه واحد و نه در تقابل با هم می‌فهمد. برجسته‌سازی این الگو در آثار نظری، هنری و پژوهشی، نقدی جدی بر عقلانیت صرفاً ابزاری و محاسبه‌گرِ جهان مدرن است و نشان می‌دهد که عقلِ متصل به وحی، قادر به اداره زندگی فردی و اجتماعی در عصر فناوری نیز است. این مفهوم بنیادینی است که نیاز است دروازه‌های گفت‌وگوی جهانی درباره آن همواره گشوده باقی بماند. 
مکتب امام نسبت به خطرات «ماشینیزه شدن» و بحران معنویت دیجیتال و بحران‌های ناشی از برساخته‌های روایی رسانه‌زده، همواره هشدار‌دهنده، زنده و پویاست. امروز که لحظات بسیاری از عمر انسان در گشت‌وگذار در شبکه‌های ارتباطی سپری می‌شود، پژوهش‌های فلسفه فناوری از «بحران معنویت» و «غرق‌شدن انسان در بمباران اطلاعات و مصرف تکنولوژی» سخن می‌گویند. فناوری این امکان را دارد که انسان را به موجودی تک‌بعدی، شیء‌نگر و سرگشته دائمی بدل می‌کند. انذار نسبت به این جهان ماشینی و رسانه‌زده که در آن روایت‌ها به‌جای حقایق نشسته‌اند و از برند و تصویر کشور‌ها به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اقدامات دیپلماتیک کشور‌ها در این جهان‌های برساخته سخن رانده می‌شود، ما معتقدیم این نور حقیقت است که می‌تواند تمامی این تصویرسازی‌ها را کنار بزند و مکتب امام همان تریبونی است که نسبت به این وضعیت و طرح راه‌حل‌هایی برای حفظ هویت الهی انسان در دل جهان دیجیتال و بهره‌گیری صحیح و هوشمند از مواهب آن هشدار می‌دهد و البته این مقصود، هرگز به معنای ضدیت با آن بخش تسهیل‌گر امورات زندگی بشر نیست که از مواهب و مزایای فناوری است؛ بلکه یک مواجهه با سوژگی است. تحقیقات تمدنی اخیر، نهضت امام را تلاشی برای مواجهه با «سوژه مدرنِ خودبنیاد» و بازگرداندن انسان به هویت اتصالی به خدا تحلیل کرده‌اند. امام، انسان و جامعه را از خواب ساختار‌های سلطه (سرمایه، رسانه، قدرت سیاسی و فناوری) بیدار کرد و مکتب او «نهیب بیدارکننده» و الگویی برای مقاومت در برابر بلعیده‌شدن در ساختار‌های فناورانه و مادی است. 
به‌این‌ترتیب، همان‌طور که گفته شد بازخوانی امام و برگزاری جایزه، نه یک یادمان گذشته، بلکه یکی از معدود ابتکاراتی است که در بخشی از اهداف خود بنای این را هم دارد که مستقیماً به قلب جاهلیت مدرن و بحران انسان به‌اصطلاح مدرن بزند و «انسانِ متصل، متکامل و متعالی» را در برابر «انسانِ منفرد و ماشینی‌شده» احیا کند. 
امام به‌عنوان الگوی مقاومت
4- و تجربه‌های جمعی مطالبه‌گر«زندگی متعالی» و «عدالت جهانی»
مکتب امام خمینی(ره) صرفاً در بعد نظری خلاصه نمی‌شود؛ بلکه دستور‌العمل اجرایی در احیای روحیه استقلال‌طلبی دارد؛ استقلال به‌مثابه آزادی در قاموس یک ملت. ادبیات اجتماعی متأثر از اندیشه امام، بر امت، جماعت مؤمنان، همدلی و مسئولیت نسبت به محرومان تأکید دارد، نه انسان منفردِ خودبسنده. «تجربه‌های جمعی مطالبه‌گر زندگی متعالی» و انجمن‌ها، حرکت‌های مردمی، کنش‌های داوطلبانه و اجتماعی الهام‌گرفته از این نگاه و شبکه‌ها و اجتماع‌های انسانی مطالبه‌گرِ احیای انسانیت متعالی مصادیق عملیاتی شده آموزه‌های مکتب امام هستند. آموزه‌های مکتب امام همان‌طور که ملت ایران را بیدار و هوشیار کرد، همواره الهام‌بخش جنبش‌های مقاومت و عدالت‌خواه در گوشه‌گوشه دنیا بوده و شمار زیادی از کنشگران و اندیشمندان با الهام از این گفتمان در حوزه مقاومت، عدالت‌طلبی اجتماعی و مبارزه با سلطه‌طلبی فعال هستند و مجاهدت‌های ایشان مصداق بعد عملی این گفتمان است و به‌نوعی این افراد تشکیل‌دهنده شبکه جهانی عدالت‌خواهان، برابری‌طلبان و آزادی‌خواهان در جهان امروز هستند. 
جایزه امام، محوری برای بازتولید گفتمان امام در سطح جهانی است و بنا دارد به تولید نظریه، پژوهش، هنر و فرهنگ در چهارچوب آن کمک کند و نشان دهد این اندیشه فراتر از رهبر سیاسی دوران‌مند، حامل پیام‌هایی درباره آزادی، عدالت و استقلال است که در عرصه بین‌الملل قابلیت گفت‌وگو پیدا می‌کند. 
5-«دیپلماسی دعوت» در برابر اسلام‌هراسی و رادیکالیسم خشونت‌ورز به نام دین
یکی از راهبرد‌های اصلی ایران در برابر اسلام‌هراسی‌ای که غرب آن را هدایت می‌کند، «دعوت»، گفت‌وگو و ارائه صورت‌بندی اصیل از اسلام است؛ راهبردی که ریشه آن را از نامه پیامبر به پادشاهان تا نامه امام خمینی(ره) به گورباچف و نامه‌های رهبری به جوانان جهان و دیگر ملت‌ها می‌تواند مصداق و نمونه داشته باشد. جایزه جهانی امام خمینی(ره)، بر ارتباط با نخبگانی تأکید دارد که با تمرکز بر گفتمان مکتب امام راحل باب تعامل با افکار عمومی جهان را از مسیر ترجمه، پژوهش و گفت‌وگو گشوده‌اند و مصداق همین دیپلماسی «دعوت‌محور» هستند که تأثیر زیادی بر ارائه تصویر واقعی از اسلام و ایران دارد. 
یکی از مسائل مبتلا‌به امروز، هم‌زمانی این اسلام‌هراسی ساختاری در غرب با رشد گرایش‌های افراطی و خشونت‌ورز به نام دین است. بازخوانی چهره فقهی - عرفانی و سیاسی امام که در آن عقلانیت، اخلاق، معنویت و مسئولیت اجتماعی در کنار هم قرار می‌گیرند در قالب آثار برگزیده جایزه، یک الگوی «اسلام سیاسی اخلاقی و مردمی» و یک «روایت سوم» را در برابر قرائت‌های هم اسلام‌هراسانه و هم افراط‌گرایانه عرضه می‌کند. 
پیگیری این اهداف نیازمند ایجاد یک «مرجعیت علمی» در حوزه مطالعات مربوط به امام خمینی(ره) است و ما به دنبال این هستیم که جایزه جهانی امام خمینی(ره) به کانون شبکه‌سازی مراکز پژوهشی، اتاق‌های فکر و دانشگاه‌های جهان تبدیل شود که البته مؤید رسالت سازمان فرهنگ و ارتباطات در عرصه دیپلماسی علمی و فکری و موازی با دیپلماسی رسمی هم قلمداد می‌شود. جمهوری اسلامی ایران نه فقط یک بازیگر سیاسی، بلکه یک کنشگر فرهنگی و فکری فعال در موضوع عدالت، معنویت و مقاومت در افکار عمومی نخبگان جهان است و رویداد جایزه جهانی امام خمینی(ره) که با حضور اندیشمندان و پژوهشگرانی از کشور‌های متعدد برگزار می‌شود و جایزه آن عالی‌ترین نشان بین‌المللی ایران به شمار می‌رود به دنبال این است که باب گفتگو‌های تمدنی، فرهنگی، فلسفی و کنشگری در این عرصه را گشوده نگه دارد. پرداختن به نظریه‌های نوین برگرفته از مکتب و اندیشه امام در موضوعاتی مانند بحران‌های هویتی، جنگ اطلاعاتی، سلطه دیجیتال، فلسطین، مهاجرت، نابرابری، مسائل زنان، کودکان، محیط‌زیست و... نشان می‌دهد که امام خمینی(ره) صرفاً یک رهبر تاریخی ایرانی نیست، بلکه اندیشه متعالی ایشان که برگرفته از اسلام ناب است، منبع چهارچوب‌های تحلیلی برای فهم و نقد مسائل جهان امروز است و این جایزه بنای دعوت برای گفت‌وگو درباره این موضوعات را دارد. 
6- جایزه جهانی امام خمینی(ره)؛ رویدادی برای «روندسازی» در حوزه اندیشه
بررسی نظام سیاستی غرب نشان می‌دهد محافل غربی‌ نظام غیررسمی مهمی در هژمون‌سازی از ارزش‌های مدنظر خود دارند و تلاش می‌کنند بخش مهمی از اقدامات خود را از طرق غیرمستقیم و غیررسمی پیش ببرند. برخی ممکن است تصور کنند ایجاد رویداد‌هایی مانند جایزه امام خمینی(ره) اقدامی صرفاً تشریفاتی و نمایشی است و بی‌بهره یا حداقل کم‌بهره از عقبه‌های عمیق اندیشه‌ای و فکری است و توصیه به رویکرد‌های غیررویدادی درباره ‌این مباحث داشته باشند؛ اما واقعیت این است که در جهان معاصر «رویداد‌ها» می‌توانند به ایجاد «روند‌ها» و شتاب دادن به تولید ادبیات، نشر و روزآمدسازی محتوا کمک کنند. 
با عبور از مناقشه بر سر مثال و با علم به هم‌تراز ندیدن مثال پیش رو با آنچه درباره ساحت حضرت امام‌(ره) مدنظر سیاست‌گذاران جایزه جهانی امام خمینی است؛ اما برای مثال این نکته قابل‌تأمل است که غرب با ساخت رویداد‌هایی مانند اعطای جایزه اسکار، عملاً به دنبال این است که بخشی از جریان فیلمسازی در جهان را خط‌دهی و جهت‌دهی کند یا به طور مثال جایزه‌هایی مانند گلدن‌گلوب، ‌گرمی و امی و... وجود دارد که بر مصرف محصولات فرهنگی و ذائقه‌سازی میان مخاطبان اثر دارد و همین «مصرف» رکن بنیادین تولید و توزیع در حوزه محصولات فرهنگی، مباحث نظری و حتی معارف انسانی است. نهادسازی مراکزی همچون آی‌اس‌آی، اسکوپوس، الزویر و تیلور ‌اند تامسون برای نمایه‌کردن مقالات علمی در دنیا، صرفاً یک امر نمایشی یا تشریفاتی نیست؛ بلکه قصد دارند علاوه بر اینکه به تازه‌ترین منابع تحقیقاتی بشر با کمترین هزینه دست یابند، یک «روند» و زمینه در اختیار داشته باشند تا این مطالعات را در جهاتی که مدنظر خودشان است، هدایت و آن را برجسته کنند و آنچه را نمی‌خوانند به چشم محافل اندیشه‌ورز درآید در حالت سانسور قرار دهند. به نظر می‌رسد جهان غیرغربی در این زمینه نیازمند تحرک بیشتر است. جوایزی مانند جایزه امام خمینی(ره) می‌تواند به ایجاد یک «روند» مهم در دنیا کمک کند، یعنی تولیدات بیشتر، باکیفیت‌تر و تبلیغات وسیع‌تر برای اندیشه، مکتب مترقی و بسیار غنی امام خمینی(ره). به‌ویژه در حال حاضر که غرب با «بحران معنا و هویت» روبه‌روست، حتماً نظریات بدیل می‌تواند بهتر شنیده شود.


نظرات شما