اخبار محرمانه - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
کورتام. کمپبل-جیک سالیوان| تعرفهها، خرید نفت از روسیه و تنشهای دوباره در رابطه با پاکستان، به سرعت و به شکلی تأسفبار، روابط ایالات متحده و هند را رو به وخامت برده و با توهینها و سرزنشهای علنی همراه شده است. در حالی که واشنگتن و دهلینو وضعیت کنونی را ارزیابی میکنند، عاقلانه است که به یاد آوریم چرا هند طی یک نسل گذشته به یکی از مهمترین شرکای جهانی ایالات متحده تبدیل شده است. همچنین اکنون زمان آن است که چگونگی تقویت رابطهای بررسی شود که یکی از نقاط برجسته حمایت دوحزبی در واشنگتنی بوده که از وحدت هدف بینالمللی به شدت محروم است.
رابطهای تاریخی اما شکننده
سیاستگذاران امریکایی مدتهاست که به جایگاه هند به عنوان بزرگترین دموکراسی جهان و همچنین فرصتهای موجود در پویایی اقتصادی و فناوری و نقش رو به رشد آن در مسیر رهبری جهانی توجه داشتهاند. اخیرا تمایل هند به تضمین یک منطقه هند- اقیانوسیه آزاد و باز، به همسویی استراتژیک با ایالات متحده منجر شده که بهطور موثری میتواند مانع از ماجراجوییهای بیپروای چین شود.این هدف مشترک نباید بدیهی تلقی شود. تا پیش از این تنشهای اخیر، چندین رییسجمهور ایالات متحده ابتکارات خاصی را برای پیشبرد این رابطه و تبدیل حس عمومی امیدواری به متغیری عمیقتر و پایدارتر پیش برده بودند، از جمله توافق تاریخی هستهای غیرنظامی ایالات متحده و هند میان جورج دبلیو بوش، رییسجمهوری اسبق امریکا و مانموهان سینگ، نخستوزیر وقت هند و همکاری جو بایدن و نارندرا مودی در زمینههای کلیدی مانند هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و هوافضا.با این حال، این رابطه به دلیل بیاعتمادی پایدار و انتظارات ناهمخوان، همچنان در برابر سوءتفاهمها، اشتباهات و فرصتهای ازدسترفته آسیبپذیر باقی مانده است. بخشی از این مساله به این حقیقت برمیگردد که روابط ایالات متحده و هند بهراحتی در چارچوبهایی که امریکا بهطور تاریخی برای تعریف مهمترین روابط دوجانبه خود به کار برده، جای نمیگیرد. در دوران جنگ سرد و پس از آن، سیاست خارجی ایالات متحده بین اتحادها و شراکتها تمایز قائل میشد. اتحادها شامل تعهدات رسمی مبتنی بر معاهده قابل تبیین بودند که بر پایه تضمین دفاع متقابل بنا تعریف میشدند. شراکتها اساسا برای سایر کشورهایی بود که با واشنگتن همکاری داشتند و هند در این دسته قرار میگرفت.پایان دوران پساجنگ سرد، کاستیهای این رویکرد را که بیش از حد بر تعهدات دفاع جمعی تأکید داشت و پیوندهای عمیقتر اقتصادی، فناوری و استراتژیک را که در ژئوپلیتیک مدرن برجستهتر شده را نادیده میگرفت، آشکار کرد. در واقع، با وجود حوزههای بنیادین همسویی میان دو کشور، رابطه ایالات متحده و هند به دلیل عدم تمرکز بر تضمین امنیتی، چندان مورد توجه قرار نگرفت.
هند در آغوش رقبا جای میگیرد؟
مسیر کنونی خطر شکافی را به همراه دارد که ترمیم آن دشوار خواهد بود و به زیان هر دو کشور تمام خواهد شد. همانطور که حضور صمیمانه مودی در کنار رییسجمهور چین، شی جینپینگ، و رییسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین نشان داد، ایالات متحده ممکن است هند را مستقیما به سوی آغوش رقبای خود سوق بدهد. از سوی دیگرهند ممکن است در نهایت از همه طرف تحت فشار قرار بگیرد، به بیانی دیگر با قدرتی غیرسازگار مانند چین در مرزهایش درگیر شود و روابطش در حوزههای فناوری، آموزش و دفاع با ایالات متحده تیرهتر شود. با توجه به این واقعیت، واشنگتن و دهلینو باید تلاش کنند تا بیش از بازگرداندن وضعیت ناکافی پیشین، بنیانی محکمتر و جاهطلبانهتر ایجاد کنند: یک اتحاد استراتژیک میان ایالات متحده و هند بر اساس مجموعهای از تعهدات متقابل در زمینه فناوری، دفاع، زنجیرههای تأمین، اطلاعات و حل مسائل جهانی. به عبارت دیگر، اتحادی که بر پیمان دفاع متقابل سنتی مبتنی نباشد.در میانه اختلافهای بیسابقه میان دو کشور، تصور بازسازی و تقویت این رابطه ممکن است دشوار به نظر برسد. اما ایالات متحده و هند میتوانند با استفاده از ساختارهای موجود، ساختاری مستحکمتر بنا کنند. عدم موفقیت در این امر، خطر از دست دادن یک فرصت استراتژیک بزرگ را به همراه دارد و ممکن است هند را به سوی مسیری کمتر همسو یا حتی متخاصم با منافع استراتژیک و اقتصادی امریکا سوق بدهد.
ستونهای استحکام
اتحاد استراتژیک جدید میان ایالات متحده و هند از طریق معاهدهای که نیازمند مشورت و موافقت سنای ایالات متحده است، پایهگذاری خواهد شد. این اتحاد بر پنج ستون اصلی استوار خواهد بود، آن هم با هدف ارتقای امنیت متقابل، رفاه و ارزشهای مشترک هر دو کشور. ستون اول: دو کشور توافقنامهای 10ساله در زمینه فناوریهایی که آینده را شکل خواهند داد، منعقد میکنند، توافقی شامل هوش مصنوعی، نیمهرساناها، بیوتکنولوژی، کوانتوم، انرژی پاک، مخابرات و هوافضا. هدف، ایجاد یک اکوسیستم در حوزه فناوری مشترک است تا اطمینان حاصل شود که ایالات متحده و دیگر دموکراسیها برتری نوآوری را به رقبایی نظیر چین واگذار نکنند. این امر شامل همکاری در برنامههای «ترویج» از طریق سرمایهگذاریهای عمومی جسورانه، تحقیق و توسعه مشترک و بهرهگیری از استعدادهای مشترک و همچنین برنامههای «حفاظت» از طریق هماهنگی در کنترل صادرات و اقدامات امنیت سایبری خواهد بود. ابتکار TRUST ایالات متحده و هند در دولت ترامپ- که بر پایه ابتکار ایالات متحده و هند در فناوریهای نوظهور و حیاتی دولت بایدن بنا شده- باید هسته اصلی این تلاش باشد، اما میتواند و باید از یک مجمع معمول به یک ساختار رسمیتر تکامل یابد. به عنوان مثال، تا پایان دولت بایدن، مذاکرات اولیه برای یک توافق رسمی هوش مصنوعی میان ایالات متحده و هند آغاز شده بود که میتوانست اولین در نوع خود باشد. چنین توافقی میتواند محور مشارکتهای تحقیق و توسعه قرار بگیرد و سرمایهگذاری بخش خصوصی را تشویق کند. این نوع توافق، که در طیف گستردهای از فناوریهای نوظهور میتواند تکرار شود، باید سنگ بنای اتحاد جدید باشد.ایالات متحده و هند همچنین باید یک مشارکت استراتژیک در حوزه استعدادها ایجاد کنند که موانع همکاری میان دانشمندان، مهندسان، کارآفرینان و متخصصان فنی را در حوزههای اولویتدار برطرف کند. این گزاره شامل سادهسازی فرآیندهای صدور ویزا برای شهروندان هر دو بازیگر، ایجاد منابع مالی مشترک و حذف کنترلهای صادراتی منسوخ که مانع همکاری میشوند، خواهد بود. ستون دوم: همکاری اقتصادی تقویتشده، شامل یک پیمان تجارت دوجانبه که واقعیتهای ساختاری اقتصاد جهانی مدرن را بازتاب بدهد و در عین حال واقعیات سیاسی در واشنگتن و دهلینو را در نظر بگیرد. گام طبیعی نخست، توافقی در زمینه زنجیره تأمین و سرمایهگذاری خواهد بود که آسیبپذیریهای متقابل در برابر اجبار را کاهش بدهد و پایگاههای فناوری-صنعتی دو کشور را تقویت کند. هند و ایالات متحده هر دو به وابستگیهای خود به چین در زنجیرههای تأمین حیاتی اذعان کردهاند و در برخی موارد، این وابستگیها به هم مرتبط هستند. برای مثال، چین 70 تا 80 درصد از مواد اولیه دارویی فعال هند را تأمین میکند. از آنجا که 40 درصد از داروهای «ژنریک» ایالات متحده در هند تولید میشوند، امریکا بهطور غیرمستقیم به دلیل وابستگی هند به مواد اولیه چینی آسیبپذیر است. بهطور مشابه، هر دو کشور بهشدت به چین برای مواد معدنی حیاتی وابستهاند.
هند و امریکا و نسخهای برای مشارکت استراتژیک
در این میان توافقنامهای در زمینه زنجیره تأمین میتواند با ایجاد مکانیسمی دائمی برای شناسایی و رفع مخاطرات در حوزههای حیاتی برای امنیت ملی و رقابتپذیری اقتصادی، به تسریع تنوعبخشی و تابآوری کمک کند. این امر شامل هشدارهای زودهنگام در مورد اختلالات قریبالوقوع و استراتژیهای بلندمدت برای سرمایهگذاریهایی خواهد بود که تابآوری را تقویت میکنند. علاوه بر این، ایالات متحده و هند باید استاندارد بالایی برای جریانهای دادهای فرامرزی و امنیت دادهها تدوین کنند. همچنین، هر دو کشور باید به دنبال پیمانی باشند که موانع سرمایهگذاری مستقیم خارجی، بهویژه در بخشهای استراتژیک، را کاهش بدهد؛ این امر از طریق رفع موانع غیرتعرفهای، حذف محدودیتهای نظارتی منسوخ در حوزههایی مانند انرژی پاک و تقویت حمایت از مالکیت فکری محقق خواهد شد. بخش عمدهای از تلاشهای دیپلماتیک پیش از تنشهای اخیر به شکلی علنی در جریان بود.
ستون سوم: اتحاد استراتژیک، همکاری دفاعی را در بر میگیرد؛ بهطور خاص، توسعه مشترک، تولید مشترک، لجستیک مشترک و قابلیت همکاری. این همکاری به تضمین سنتی مشابه ماده 5 (پیمان ناتو) برای فعالسازی دفاع متقابل نیاز ندارد. اما اگر هر دو طرف به توسعه مکانیسمهای مشورتی لازم و پلتفرمهای فناوری و نیروی انسانی متعهد شوند، ظرفیت پایدارتری برای آموزش، تمرین و عملیات مشترک در دسترس خواهد بود. این امر به معنای نهادینهسازی و بهرهبرداری بیشتر از اکوسیستم تسریع دفاعی هند-ایالات متحده (INDUS-X) است که در سال 2023 به عنوان پلی نوآورانه راهاندازی شد و کل طیف اکوسیستمهای دفاعی دو کشور، شامل نهادهای دولتی، پیمانکاران اصلی، استارتاپها، سرمایهگذاران و موسسات تحقیقاتی را مستقیما به هم متصل میکند.
توافقنامهای که بر اساس آن شرکت GE Aerospace موتورهای جت F-414 را در هند تولید خواهد کرد - انتقال بیسابقه فناوری به یک شریک غیرمعاهدهای را رقم میزند؛ گزارهای که نشاندهنده ظرفیت یک مشارکت دفاعی قویتر است. (تأخیرها در اجرای این توافق، نشاندهنده ناکارآمدی بروکراتیک در هر دو کشور است.) اما هدف در اینجا نباید صرفا تسهیل انتقال قابلیتها و فناوریهای دفاعی امریکا به هند باشد. در عوض، هدف باید ساخت و بهرهبرداری مشترک از قابلیتها و فناوریهای جدید در حوزههایی مانند سیستمهای هوایی بدون سرنشین و دفاع هوایی باشد که آینده نبردها را شکل خواهند داد. ایالات متحده توان تولید دفاعی برجستهای را به این همکاری میآورد، در حالی که هند فرصتی جدید و حیاتی ارائه میدهد: امکان جهش از بسیاری از پلتفرمهای دفاعی قدیمی با استقرار پلتفرمهای جدید در مقیاس گسترده. دامنه همکاری باید گسترش یابد تا شامل فعالیتهای مشترک دریایی و هوایی در اقیانوس هند، همکاری بیشتر در زمینه زیردریاییها، عملیات شناسایی هوایی و برنامهریزی مشترک برای شرایط اضطراری شود.
ستون چهارم: اتحاد جدید شامل همکاری اطلاعاتی خواهد بود که در دورههای اول دولت ترامپ و دولت بایدن شتاب گرفته است. برای مثال، مشارکت هند-اقیانوسیه برای ارتقای فعالیتها و مشارکتها در حوزه دریایی در سال 2022، به استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده - بهاصطلاح گروه چهارجانبه (Quad) - امکان داده تا با ماهیگیری غیرقانونی، قاچاق و فعالیتهای دریایی غیرمجاز مقابله کنند. گام بزرگ بعدی، ایجاد یک تصویر اطلاعاتی دریایی مشترک برای منطقه اقیانوس هند و همچنین ساختاری رسمی برای اشتراکگذاری اطلاعات و تحلیل مشترک خواهد بود که این تصویر را به صورت مداوم بهروز نگه میدارد.ستون پنجم و نهایی این اتحاد، تعهدی به حل مسائل جهانی خواهد بود. نقاط قوت منحصربهفرد دو کشور فرصتهای قابلتوجهی برای مقابله با بحران آبوهوا، امنیت غذایی، سلامت عمومی و همچنین استفاده موثر از فناوریهای نوظهور برای ارائه کالاهای عمومی جهانی فراهم میکند. ایالات متحده میتواند منابع بخش عمومی و خصوصی و دانش توسعهای را بسیج کند؛ هند نیز میتواند از تجربه عمیق خود در مواجهه با این چالشها و روابط مورد اعتمادش در شرق آفریقا و اقیانوسیه بهره ببرد. این همکاری میتواند با پروژههای آزمایشی مقیاسپذیر مشترک در کشورهای سوم مانند پاپوآ گینه نو و فیجی، جایی که دولت هند به ابتکارات زیرساختی، بهداشتی و فناوری تعهد نشان داده که با رویکردهای دیرینه ایالات متحده در اقیانوسیه همراستاست .
واقعگرایی ضروری است
برخی استدلال خواهند کرد که بازسازی انگیزه در روابط دوجانبه پس از تنش در روابط دو بازیگر ممکن نیست. در این مورد، افرادی که در کنگره، جامعه تجاری و استراتژیک در این رابطه سرمایهگذاری کردهاند، باید به طرفهای هندی خود تأکید کنند که نمایشهای رییسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، اغلب مقدمهای برای معاملهسازی است. این واقعیتی ناخوشایند برای بسیاری است، اما به قول دونالد رامسفلد، وزیر دفاع فقید ایالات متحده، باید با لحاظ کردن اولویتها تصمیمسازی کند نه با آنچه ممکن است ترجیح داده شود. البته، ممکن است ارتقای این رابطه در دولت کنونی دشوار باشد، اما حامیان اتحاد ایالات متحده و هند باید به استدلال استراتژیک و چارچوب فکری و عملی برای بلندمدت اکتفا کنند.برخی نیز بهطور معتبر این پرسش را مطرح میکنند که آیا پسرفت دموکراتیک هند چنین اتحادی را غیرممکن میسازد. چالشهای واقعی در هند در زمینه کثرتگرایی، حقوق مدنی و حاکمیت قانون وجود دارد، اما این رابطه باید به اندازه کافی بالغ باشد تا گفتوگویی صادقانه با دولت هند و جامعه مدنی هند این روندها را تحمل کند. ایالات متحده نیز باید به اندازه کافی فروتن باشد تا چالشهای قابلتوجه خود را در زمینه دموکراسی و حاکمیت قانون به رسمیت بشناسد. این یک خانه شیشهای بسیار بزرگ است. همچنین پرسشی درباره امکان ایجاد چنین اتحادی با توجه به روابط هند با روسیه مطرح است که در دیدار اخیر مودی و پوتین به وضوح برجسته شد. هند باید یک انتخاب استراتژیک بلندمدت برای رهایی از وابستگی خود به روسیه در زمینههای دفاعی و انرژی انجام بدهد. این انتخابی است که دهلینو باید به دلایل خودش انجام بدهد، نه به دلیل احترام به واشنگتن. در سالهای اخیر نشانههای ظریفی وجود داشته که نشان میدهد هند بهتدریج خود را به سوی ایالات متحده و اروپا بازآرایی کرده است.واشنگتن نیز باید از پیوند دادن روابط خود با هند و پاکستان خودداری کند: نباید سیاستی به نام «هند-پاکستان» وجود داشته باشد. دیپلماسی ایالات متحده در سالهای اخیر به دلایل مشخصی بهشدت به سمت دهلینو متمایل بوده است. ایالات متحده منافع پایداری در پاکستان در زمینه مبارزه با تروریسم و محدود کردن گسترش تسلیحات هستهای و موشکی دارد، اما این منافع در مقایسه با منافع چندوجهی و تعیینکننده واشنگتن در رابطه با آینده هند، کمرنگ هستند.از سوی هند، برخی - بهویژه اکنون که احساسات ملیگرایانه شدت گرفته - این پرسش را مطرح خواهند کرد که آیا اتحاد با ایالات متحده استقلال استراتژیک هند را محدود خواهد کرد؟ خود مفهوم اتحاد برای وارثان جنبش عدم تعهد، که هند در دوران جنگ سرد در پیشبرد آن نقش داشت، عجیب و ترسناک خواهد بود. اما اتحاد استراتژیک با استقلال استراتژیک در تضاد نیست. هند و ایالات متحده هر دو کشورهایی مغرور و مستقل هستند. اتحادها درباره همسویی و هدف مشترک هستند، نه فدا کردن حاکمیت.
عصری نو، اتحادی نو
مانند همیشه، پرسش عملی درباره بروکراسی و ظرفیت در هر دو طرف وجود دارد. آیا آنها میتوانند دستگاههای دولتی را برای ساخت یک اتحاد به حرکت درآورند؟ انجام این کار نیازمند رهبری از بالاترین سطوح هر دو دولت است. همچنین نیازمند چشماندازی است که نهتنها دولتها، بلکه بخشهای خصوصی، جوامع فناوری، دانشگاهها و عموم مردم را نیز الهام ببخشد. همچنین شایسته است به خاطر آوریم که بسیاری از مهمترین اتحادهای واشنگتن با موانع و اختلافات داخلی مواجه بودهاند. برای مثال، اتحاد ایالات متحده و ژاپن در دهه 1980 با اختلافات اقتصادی و فشارهای سیاسی دستوپنجه نرم کرد و در دهه 1990 با پرسشهای دشواری درباره ضرورت ادامه اتحاد با واشنگتن در محیط پساجنگ سرد مواجه شد. اتحاد ناتو نیز با پرسشهای مداوم درباره تقسیم بار مسوولیتها مواجه بوده است. ایالات متحده و کره جنوبی پیشتر بر سر نحوه مواجهه با تهدید کره شمالی اختلاف داشتند و گهگاه شاهد ناآرامیهای عمومی در افکار عمومی کره به دلیل حوادث غمانگیز مربوط به نیروهای امریکایی مستقر در شبهجزیره بودهاند. ایالات متحده و متحدانش پیشتر لحظات دشواری را پشت سر گذاشتهاند و ایالات متحده و هند نیز میتوانند از این چالشها عبور کنند.اینکه آیا این امر با رییسجمهور کنونی کاخ سفید محقق خواهد شد یا خیر، غیرقابل پیشبینی است، اما هدف استراتژیک باید روشن باشد. واقعیتهای عصر نوظهور، ارزش ترتیبهای امنیتی مشترک جدید را افزایش داده است. هند به عنوان یکی از تعیینکنندهترین شرکای ایالات متحده ظهور کرده است. تنها چیزی که دشوارتر از ساختن و رسمی کردن یک رابطه عمیقا معنادار با هند است، نداشتن چنین رابطهای است. بنابراین، بدون هیچ توهمی، ایالات متحده و هند باید دست به کار شوند.
بازار ![]()