دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
تحلیل ویژه

ترامپ؛ دیکتاتور ضعیف یا هنرمند نمایش قدرت؟

ترامپ؛ دیکتاتور ضعیف یا هنرمند نمایش قدرت؟
اخبار محرمانه - فرارو /متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست دونالد ترامپ با تخریب نهادهای دولتی آمریکا، به ظاهر در موقعیت قدرتمندی قرار ...
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - فرارو /متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
دونالد ترامپ با تخریب نهادهای دولتی آمریکا، به ظاهر در موقعیت قدرتمندی قرار دارد، اما در واقع، پس از نابودی ظرفیت‌های حیاتی دولت، آمریکا دیگر ابزار واقعی برای مقابله با تهدیدات جهانی ندارد. او به‌عنوان یک دیکتاتور ضعیف، تنها در داخل آمریکا تأثیرگذار است و خارج از مرزها هیچ‌کسی از او نمی‌ترسد. ترامپ با عقب‌نشینی‌های مکرر و تهدیدات بدون پشتوانه، موقعیت جهانی ایالات متحده را تضعیف کرده و دشمنانش از این ضعف بهره می‌برند.
تیموتی اسنایدر-پراجکت سیندیکت| دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به‌طور نسبی در موقعیتی قدرتمند قرار دارد: پس از تخریب ساختارهای دولتی، تنها چیزی که از آن باقی مانده، حضور اوست که توسط چاپلوس‌ها و افراد بی‌کفایت احاطه شده است. اما در حقیقت، او ضعیف است، زیرا پس از نابودی ظرفیت‌های حیاتی دولت، ایالات متحده دیگر ابزار واقعی برای مقابله با تهدیدات جهانی در اختیار ندارد.
چرا هیچ‌کس خارج از آمریکا از ترامپ نمی‌ترسد؟
در دو ماه گذشته، سرمایه‌گذاران مالی به استراتژی جدیدی پی برده‌اند که بر یک قاعده ساده به نام «تاکو» (ترامپ همیشه عقب‌نشینی می‌کند) استوار است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده تهدید می‌کند که تعرفه‌های سنگینی بر واردات از دوستان و دشمنان خود وضع خواهد کرد یا رئیس فدرال رزرو را برکنار خواهد ساخت، تنها برای آنکه پس از ایجاد شوک در بازار و اعمال انضباط بی‌رحمانه، مجبور به عقب‌نشینی شود. سپس، دوباره به تهدیدات تعرفه‌ای روی می‌آورد و مجدداً با عقب‌نشینی مواجه می‌شود.
این الگو فراتر از مسائل اقتصادی می‌رود و در واقع، یکی از ویژگی‌های بارز دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ است. اما ترامپ تنها یک «ترسو» نیست؛ او یک دیکتاتور ضعیف است و دشمنان آمریکا ممکن است این موضوع را بهتر از بسیاری از آمریکایی‌ها درک کنند. بسیاری از شهروندان ایالات متحده از ترامپ می‌ترسند، بنابراین تصور می‌کنند که دیگران نیز باید از او بترسند. اما حقیقت این است که هیچ‌کس خارج از مرزهای آمریکا از خود ترامپ نمی‌ترسد.
دوستان آمریکا از یک آتش‌افروز می‌ترسند؛ کسی که آنچه دیگران ساخته‌اند را نابود می‌کند و دشمنان آمریکا از تخریبی که ترامپ و وزارت کارامدی دولت تحت رهبری ایلان ماسک ایجاد کرده‌اند، استقبال می‌کنند. زمانی که ایلان ماسک به تازگی از سمت خود استعفا داد، الکساندر دوگین، ایدئولوگ پیشرو کرملین، با ابراز تأسف از این تصمیم گفت: «دوج با حذف آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده ، وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش به کل جهان لطف بزرگی کرد.»
ترامپ؛ دیکتاتور ضعیف یا هنرمند نمایش قدرت
دونالد ترامپ در یک معنای نسبی قدرتمند است؛ پس از نابود کردن نهادها، تنها چیزی که باقی می‌ماند حضور اوست. اما در حقیقت، او ضعیف است، زیرا پس از تخریب وزارتخانه‌هایی که مسئول نظارت بر پول، سلاح‌ها و اطلاعات هستند، ایالات متحده دیگر ابزار واقعی برای مقابله با تهدیدات جهانی در اختیار ندارد. او در تلویزیون نقش یک دیکتاتور را ایفا می‌کند و در این زمینه یک هنرمند ماهر است. اما قدرت او تنها در تسلیم مخاطبانش نهفته است. نمایش او یک رویای منفعلانه را برمی‌انگیزد: ترامپ همه چیز را حل خواهد کرد.
قطعاً، کاریزمای ترامپ نوعی از قدرت را به نمایش می‌گذارد، اما این قدرت فاقد تاثیری اساسی بر مشکلات اصلی است و خارج از مرزهای ایالات متحده، تقریباً هیچ کارکردی ندارد. حامیان ترامپ شاید گمان کنند که آمریکا نیازی به متحدان ندارد و می‌تواند دشمنانش را تنها با تهدید و بدون کمک هیچ‌کدام از کشورها به اطاعت وادار کند، اما حقیقت این است که ترامپ حتی قادر به مجبور کردن کشورهای همسایه‌اش همچون کانادا یا مکزیک به تبعیت از دستورات خود نیست، چه برسد به قدرت‌های بزرگ جهانی همچون چین یا روسیه.
ترامپ در مقابل روسیه؛ گرگ در داخل، بره در خارج
این نوع قدرت تنها در داخل مرزهای کشور کارآمد است. سال‌هاست که دونالد ترامپ از تجمعات مردمی و شبکه‌های اجتماعی برای تحریک خشونت علیه مخالفان داخلی خود بهره می‌برد. این رویکرد به پاکسازی خودجوش حزب جمهوری‌خواه و شکل‌گیری گروهی وفادار و مطیع در کنگره انجامیده است. افرادی که به ترامپ تسلیم می‌شوند، او را به‌عنوان یک دیکتاتور می‌بینند، اما آنچه که در واقع تجربه می‌کنند، تنها ضعف خودشان است. ضعفی که هیچ‌گاه نمی‌تواند به‌طور معجزه‌آسا به قدرتی قابل‌اتکا در عرصه جهانی تبدیل شود.
پست‌های رسانه‌های اجتماعی ترامپ، که اخیراً به ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه ارسال کرده و از او خواسته تا جنگ در اوکراین را متوقف کند، هیچ تأثیری بر وضعیت احساسی پوتین نداشته و به هیچ‌وجه بر سیاست‌های روسیه تأثیر نمی‌گذارد.
می‌توان پست دونالد ترامپ که تهدید به تحریم کرده را به‌طور سخاوتمندانه‌ای به عنوان یک اقدام سیاستی تفسیر کرد. اما کلمات تنها زمانی اعتبار پیدا می‌کنند که پشت آن‌ها یک سیاست واقعی وجود داشته باشد یا حداقل این احتمال وجود داشته باشد که چنین سیاستی در حال تدوین است. برای اینکه یک سیاست به معنای واقعی وجود داشته باشد، باید نهادهایی کارآمد و پر از افراد توانمند وجود داشته باشند. اما سیاست اصلی ترامپ این بود که افرادی را که قادر به طراحی و اجرای سیاست بودند، از رده‌های دولت اخراج کند. بسیاری از کسانی که تخصص و اطلاعات کافی درباره اوکراین و روسیه داشتند، به‌سادگی از ساختار دولت حذف شدند.
در پی تلاش‌های نومیدانه ترامپ برای اعطای امتیازات به روسیه در خصوص حاکمیت اوکراین، بدون در نظر گرفتن حضور اوکراین و با بی‌اعتنایی به هیچ‌یک از متحدان ایالات متحده، این اقدامات در نهایت به بن‌بست رسید. موقعیت ترامپ آن‌چنان شکننده و ضعیف بود که ولادیمیر پوتین، با درک این ضعف، به راحتی بر این باور شد که می‌تواند امتیازاتی بیشتر از آنچه که قبلاً دریافت کرده، طلب کند. نتیجه این وضعیت چیزی جز افزایش شدت حملات نظامی روسیه در اوکراین نبود، حملاتی که عمق بحران را بیش از پیش تشدید کرد.
دونالد ترامپ، در ظاهر یک گرگ است، اما در واقع بیشتر شبیه یک بره است و گرگ‌ها به خوبی می‌دانند که این تفاوت‌ها چه معنایی دارد. این نکته شاید برای برخی آشکار باشد، اما باید به‌طور صریح بیان شود: هیچ‌کس در مسکو به قدرت استراتژیک ترامپ اعتقاد ندارد. حتی اگر او بخواهد، ترامپ بدون نهادهای کارآمد و کارکنان دولتی توانمند قادر به ایجاد تهدیدی جدی برای روسیه نخواهد بود. برای اینکه تحریم‌ها مؤثر واقع شوند، او به نیروهای بیشتری نیاز دارد، نه کمتر. علاوه بر این، قدرت‌های خارجی باید باور کنند که وزارت خزانه‌داری آمریکا چیزی فراتر از یک اسباب‌بازی برای میلیاردرهای آمریکایی است. متأسفانه، دستگاه‌های اطلاعاتی روسیه به‌خوبی از وضعیت آگاه هستند و حتی روزنامه‌ها را به‌دقت می‌خوانند.
آیا ترامپ آمریکا را به ضعیف‌ترین ابرقدرت جهان تبدیل کرده است؟
آمریکایی‌ها می‌توانند نادیده بگیرند که ظرفیت دولتی لازم برای مقابله با تهدیدات خارجی به‌شدت کاهش یافته است یا این که این ظرفیت‌ها به افرادی سپرده شده که تنها صلاحیتشان وفاداری بی‌چون‌وچرا به ترامپ است. با این حال، تخریب نهادهای قدرت ایالات متحده، ساختاری انگیزشی بسیار ساده برای دشمنان این کشور فراهم می‌آورد. روس‌ها امیدوار بودند که ترامپ دوباره به کاخ سفید بازگردد، زیرا به‌خوبی می‌دانستند که او به تضعیف ایالات متحده کمک خواهد کرد. حالا، زمانی که آن‌ها مشاهده می‌کنند ترامپ در حال نابود کردن نهادهای اطلاعاتی همچون سیا و اف‌بی‌آی است و افرادی چون تولا سی گابارد، کش پاتل و پام باندی را به مسئولیت‌های کلیدی در بخش‌های اطلاعاتی و اجرایی کشور منصوب می‌کند، تنها می‌توانند به این نتیجه برسند که زمان به نفع آن‌ها در حال پیشرفت است.
این همان دلیلی است که پوتین درخواست ترامپ برای آتش‌بس در اوکراین را نادیده گرفته است و چرا روسیه از هر آتش‌بس احتمالی به‌عنوان فرصتی برای آماده شدن برای حمله بعدی استفاده خواهد کرد. پوتین به‌طور مشروعی به ضعیف‌شدن ایالات متحده تحت رهبری ترامپ اعتماد دارد و به‌طور کامل مطمئن است که چنین ایالات متحده‌ای دیگر قادر به واکنش مؤثر نخواهد بود. در عین حال، اروپایی‌ها درگیر مسائل خود خواهند بود و اوکراینی‌ها، پس از سال‌ها جنگ و ویرانی، با دشواری‌های فراوانی برای بسیج مجدد نیروها مواجه خواهند شد.
آنچه برای روسیه صادق است، برای چین نیز کاملاً درست است. یک دیکتاتور ضعیف به جمهوری خلق چین کمک می‌کند. پیش از ترامپ، زمان به نفع چین نبود. در حالی که یک نسل از آمریکایی‌ها نگران بودند که چین از نظر اقتصادی و نظامی از ایالات متحده پیشی بگیرد، روندهای سال‌های اخیر دیگر چنین نگرانی‌هایی را تأیید نمی‌کردند یا حتی روند معکوس را نشان می‌دادند. اما اکنون، با توجه به این که ترامپ راهی برای نابود کردن ظرفیت دولتی ایالات متحده یافته است، چین می‌تواند به‌راحتی آنچه را که پیش‌تر مجبور بود برای دستیابی به آن تلاش کند، اکنون بدون هیچ‌گونه مانعی کسب کند.
وال‌استریت ممکن است در کوتاه‌مدت از تجارت تاکو سود ببرد، اما یک دیکتاتور ضعیف در نهایت تنها به ضرر خود عمل خواهد کرد. در حالی که حامیان ترامپ ممکن است وسوسه شوند که باور کنند او آمریکا را به یک غول در میان ملت‌ها تبدیل کرده است، واقعیت کاملاً برعکس است. به‌عنوان یک دیکتاتور، ترامپ هنجارها، قوانین و اتحادهایی را که جنگ را محدود می‌کردند، از بین می‌برد. به‌عنوان فردی ضعیف، او خود به دعوت‌کننده جنگ تبدیل می‌شود.
بازار


نظرات شما