يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴
مصاحبه های ویژه

دیپلمات پیشین تحلیل کرد: چرا تنش ایران و اروپا بالا گرفت؟

دیپلمات پیشین تحلیل کرد: چرا تنش ایران و اروپا بالا گرفت؟
اخبار محرمانه - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست رضا عدالتی‌پور| در آستانه آغاز نشست شورای حکام آژانس، ابوالقاسم دلفی، سفیر ...
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رضا عدالتی‌پور| در آستانه آغاز نشست شورای حکام آژانس، ابوالقاسم دلفی، سفیر پیشین ایران در فرانسه در گفت‌وگو با «ایران»، از ریشه‌های تنش فزاینده میان تهران و اروپا پرده برداشت؛ تنشی که حالا خود را در قالب احتمال تصویب قطعنامه‌ای ضد ایرانی نشان می‌دهد.
چرا نقش اروپا در روند مذاکرات ایران و آمریکا کمرنگ و کنار گذاشته شد و حالا با قطعنامه ضدایرانی در آژانس به دنبال نقش‌آفرینی دوباره است؟
واقعیت برآمده از 5 دور مذاکرات اخیر حاکی از این است که اروپا از این فرآیند کنار گذاشته شده‌. خب این امر از یک سو مربوط به رویکرد دولت آمریکا درباره ماهیت مذاکرات است.
ترامپ با توافق قبلی مخالفت کرد و برجام را قبول نداشت. او مذاکرات جدید را در شرایطی شروع کرد و ظواهر امر هم نشان می‌دهد که او به مذاکرات مستقیم تمایل و سعی داشت تا به غیر از ایران و آمریکا، گروه دیگری وارد این مذاکرات نشود.
از اولین دور مذاکرات با آمریکایی‌ها ما با دیگر طرف‌هایی که براساس منافع ملی، مؤثر تشخیص می‌دادیم و به عنوان طرف خودمان آنها را می‌شناختیم و قصد داشتیم آنها را توجیه کنیم، وارد تماس شدیم.
این تماس‌ها در قالب دیدارهای متعدد با مقامات روسیه و چین و سفرهای منطقه‌ای اخیر و دیدارهای مستقیم با سران کشورهای منطقه از جمله عربستان و مصر و... انجام شد و به اصطلاح شرکای ما تا حدی که نیاز بود در جریان مذاکرات قرار گرفتند.
این در حالی بود که در دوره برجام ما تقریباً این طیف از کشورها را فراموش کرده بودیم و فقط با اعضای برجام مذاکره می‌کردیم. ما در این دور از مذاکرات سعی کردیم همسایگان و دیگر ذینفعان را همراه کنیم.
این در شرایطی است که اروپایی‌ها اولین کسانی بودند که مذاکرات هسته‌ای با ایران را کلید زدند و از سال 2003 تا 2015 که توافق برجام حاصل شد آنها همواره پای ثابت مذاکرات بودند. به نوعی آنها سابقه طولانی در مذاکرات با ما داشتند و طبیعی است که از وضعیت فعلی که خارج از مذاکرات هستند، خیلی خرسند نباشند.
حاشیه‌نشینی اروپا در مذاکرات متأثر از چه عواملی بوده است؟
کاهش نقش اروپا در این روند، ریشه در سلسله تحولاتی دارد که در سال‌های اخیر روابط تهران و پایتخت‌های اروپایی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. از یک‌سو، موضوعات ادعایی روزافزون اروپا نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای ایران به ‌ویژه آنچه «ابعاد نظامی احتمالی» نامیده می‌شود همواره یک نقطه تنش در روابط دو طرف بوده است.
از سوی دیگر، آغاز جنگ اوکراین و ادعاهای مکرر اروپا درباره نقش ایران در حمایت نظامی از روسیه، نگرانی‌های امنیتی اروپایی‌ها را تشدید کرد. اروپا که این جنگ را تهدیدی مستقیم علیه خود می‌بیند، از آنچه همسویی تهران با مسکو می خواند به ‌شدت ناخشنود است.
در حوزه انرژی نیز انتظار اروپا از همکاری با ایران برای جبران خلأ ناشی از قطع روابط با روسیه، هرگز آن‌طور که آنها می‌خواستند محقق نشد. این ناکامی، ناامیدی مضاعفی را بر روابط دو طرف تحمیل کرد.
افزون بر این موارد، مسائل دوجانبه‌ای مانند وضعیت اتباع زندانی، چه اروپایی‌های بازداشت‌شده در ایران و چه ایرانی‌هایی که در اروپا در بندند، به عامل دیگری برای تیره‌ شدن مناسبات بدل شده است. در چنین شرایطی، به نظر می‌رسد که تهران و واشنگتن به شکل دوفاکتو به این جمع‌بندی رسیده‌اند که نیازی به حضور اروپا در دور جدید مذاکرات نیست و این، خود گویای تغییر مهمی در معادلات مذاکراتی است که دیگر اروپا را در مرکز میز نمی‌نشاند.
تحرکات اخیر اروپا در فضای گزارش مدیرکل آژانس انرژی اتمی و قطعنامه احتمالی شورای حکام را باید تلاشی برای پیدا کردن راهی جهت نقش‌آفرینی این کشورها در مذاکرات دانست؟
اروپا به اهمیت نقش ایران در منطقه واقف است و می‌داند هر تفاهمی میان ایران و آمریکا بر سر پرونده هسته‌ای، تأثیر مشخصی بر روابط ایران و اروپا و جایگاه منطقه‌ای ایران دارد. سران اروپایی، از جمله آقای مکرون و دیگر مقامات اروپایی، بارها به این موضوع اشاره کرده‌اند و از ابتدای مذاکرات ایران و آمریکا بر اهمیت این مذاکرات برای اروپا تأکید داشته‌اند.
این اهمیت حتی در موضوع برجام نیز مشهود بود؛ جایی که به نظر می‌رسید بین ایران و آمریکا توافق حاصل شده، اما آقای فابیوس، وزیر خارجه وقت فرانسه به دلیل اینکه اروپا در مقطعی در جریان مذاکرات نبود، مانع آن شد.
در مورد تحرکات اروپا در آژانس انرژی اتمی و آنچه به عنوان به‌کارگیری مکانیسم ماشه شناخته می‌شود، باید گفت که آمریکایی‌ها در حالی که می‌خواهند فقط با ایران مذاکره کنند و طرف دیگری وارد این بازی نشود، از همه اهرم‌هایی که در اختیار دارند برای افزایش فشار بر ایران و گرفتن امتیاز در مذاکرات استفاده می‌کنند. آنها اروپا را وارد مذاکرات نکردند و کنار گذاشتند، اما آقای روبیو وزیر خارجه آمریکا، در اولین سفرش به اروپا پس از تعیین به عنوان وزیر خارجه، اعلام کرد که اروپایی‌ها باید از مکانیسم ماشه علیه ایران استفاده کنند؛ زیرا فقط اروپایی‌ها می‌توانستند از این مکانیسم بهره ببرند.
بنابراین نقش آمریکا را در احتمال رجوع اروپا به مکانیسم ماشه مؤثر می‌دانید؟
بله؛ البته اروپایی‌ها خودشان هم تمایل دارند وارد این بازی شوند، اما سفارش آمریکایی‌ها نیز پشت این موضوع مطرح است. آنها اعلام کرده‌اند که اگر توافقی میان ایران و آمریکا حاصل شود که منافع اروپا در آن تأمین نشود، می‌توانند از این اهرم استفاده کنند.
با این حساب، آیا این امکان وجود دارد که اروپایی‌ها ماهیت مذاکره ایران و آمریکا را به نفع منافع خود زیر سؤال ببرند؟
در فضای سیاست بین‌الملل و روابط قدرت‌ها، اگر ایران و آمریکا در موضوع هسته‌ای به توافق برسند، آمریکایی‌ها راه مجاب کردن اروپا برای کنار گذاشتن توسل به مکانیسم ماشه را بلد هستند. آمریکایی‌ها می‌دانند چگونه اروپا و دیگران را از مسیر خودشان خارج کنند؛ بنابراین تا جایی که لازم بدانند، از اهرم اروپا علیه ما استفاده می‌کنند.
همین الان در پرونده اوکراین و پیشنهادهایی که آمریکا به روسیه درباره ایران ارائه کرده، این موضوع مشهود است.
اقدام اروپا در مورد قطعنامه پیشنهادی به شورای حکام را نباید مستقل از خواست آمریکا دید. آمریکا در فرآیند مذاکراتی که با ما دارد، هر اقدامی را برای امتیازگیری بیشتر و فشار بیشتر خارج از میز مذاکره اعمال می‌کند. در سوی مقابل، ایران هم در منطقه و در موازنه با اروپا، چین و روسیه، اهرم‌هایی دارد که می‌تواند از آنها استفاده کند.
بازار


نظرات شما