اخبار محرمانه - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
 حسین کیامنش| رژیم صهیونیستی همیشه خود را به عنوان یک قدرت نظامی در غرب آسیا معرفی میکند، در حالی که در واقعیت موجودی کاملا وابسته به ایالات متحده است. این وابستگی نه تنها مالی، بلکه مهمتر از آن، تسلیحاتی، فناوری و عملیاتی است؛ به طوری که بدون حمایت مداوم آمریکا، ارتش صهیونیستی عملا فلج میشود و هیچ قدرتی برای دفاع یا حمله ندارد. اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا (CFR) در گزارشی جامع، این وابستگی را با دادههای متنوع تایید میکند. طبق گزارش CFR، اسرائیل بزرگترین دریافتکننده کمک خارجی آمریکا از زمان تأسیسش در سال 1948 بوده و تا 2025، بیش از 300 میلیارد دلار کمک اقتصادی و اغلب نظامی دریافت کرده است. این گزارش تاکید میکند از سال 2023 تا 2025، یعنی همزمان با جنگ غزه، آمریکا حداقل 21.7 میلیارد دلار کمک نظامی مستقیم به اسرائیل ارسال کرده که شامل 8.1 میلیارد دلار تأمین مالی نظامی خارجی، 5 میلیارد دلار برای سیستمهای دفاع موشکی و 4.4 میلیارد دلار برای جبران ذخایر آمریکایی مصرفشده توسط اسرائیل است. شورای روابط خارجی آمریکا اذعان دارد این کشور سالانه 3.8 میلیارد دلار (شامل 500 میلیون دلار برای دفاع موشکی) به رژیم صهیونیستی اختصاص میدهد.
 بازار 
این وابستگی در جزئیات تسلیحاتی عمیقتر است. اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا اشاره میکند قریب به اتفاق واردات تسلیحاتی اسرائیل از آمریکا است. یعنی بیش از 90 درصد تسلیحات پیشرفته مانند جنگندههای 35F (50 فروند تحویلشده تا 2025)، بمبهای هدایتشونده JDAM، موشکهای هلفایر، مهمات تانک و توپخانه و حتی سلاحهای کوچک. همچنین سیستمهای دفاع موشکی مشترک مانند گنبد آهنین (با تولید مشترک از 2014)، فلاخن داوود، آرو 2 و 3 و پرتو آهنین که رژیم صهیونیستی اخیرا از آن رونمایی کرده نیز کاملا وابسته به تأمین مالی و فناوری آمریکا هستند. در همین رابطه CFR مینویسد آمریکا بیش از 3 میلیارد دلار برای گنبد آهنین سرمایهگذاری کرده و تولید آن را در خاک خود افزایش داده تا اسرائیل را تأمین کند. حتی انبارهای استراتژیک آمریکا در اسرائیل نیز پر از مهمات خوشهای، راکت و بمب است که در جنگها مستقیما در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میگیرند. نکته قابل توجه پشتیبانیهای بیدریغ واشنگتن از تلآویو آنجاست که بدانیم تا قبل از جنگ علیه غزه، کمک آمریکا 20 درصد بودجه دفاعی اسرائیل را تشکیل میداد اما پس از 2023، این رقم به بیش از 30 درصد رسیده و بدون آن، اسرائیل عملا نمیتواند «برتری نظامی کیفی» (QME) خود را حفظ کند؛ قانونی که سال 2008 توسط کنگره آمریکا تثبیت شد و این کشور را متعهد به حفظ برتری نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا کرد. گزارش اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا همچنین فاش میکند از اکتبر 2023 تا سپتامبر 2025، ایالات متحده 90 هزار تن تسلیحات را با 800 هواپیما و 140 کشتی به سرزمین اشغالی فرستاده که شامل تانکها، توپخانه و موشک است. در تمجید و تقدیر از این وابستگی بود که رسانه تایمز اسرائیل، در مطلبی به تاریخ اسفندماه 1403 نوشت: «ارتش اسرائیل نمیتوانست امروز قویترین ارتش منطقه باشد، اگر سلاحهای آمریکایی را نمیخرید، با شرکتهای آمریکایی همکاری نداشت و یا از کنگره بودجه دریافت نمیکرد».
وابستگی رژیم صهیونیستی به آمریکا در جنگ 12 روزه علیه ایران بیش از هر زمان دیگری آشکار شد و به اوج رسید. جنگی که با حملات تجاوزکارانه اسرائیل علیه ایران آغاز شد اما در ادامه، این ایران بود که نقاط مختلفی از سرزمین اشغالی را با حملات موشکی مورد هدف قرار داد. بنیاد یهودی JINSA اذعان میکند آمریکا برای مقابله با موشکهای ایران، بیش از 150 موشک تاد و 80 موشک 3SM شلیک کرد و 70 درصد وظیفه دفاع از اسرائیل بر عهده ارتش آمریکا بود. آنطور که رسانههای آمریکایی اذعان دارند، در مدت زمان جنگ 12 روزه، بالغ بر 25 درصد ذخایر جهانی تاد صرف دفاع از رژیم صهیونیستی شد، آن هم در شرایطی که طبق اذعان همین رسانهها، تولید سالانه تاد فقط 12 موشک است و جبران این کمبود 3 تا 8 سال زمان میبرد.
در مقابل رژیم صهیونیستی، ایران مسیر بومیسازی و خودکفایی را طی کرده و بزرگترین زرادخانه موشکی بالستیک غرب آسیا را کاملا با تکیه بر توانمندی داخلی ساخته و وابستگی به واردات را به حداقل رسانده است. به همین دلیل 90 درصد تولید دفاعی ایران، از پهپادها و رادارها گرفته تا صنعت موشکی، بومی است. این خودکفایی اجازه میدهد ایران بدون وابستگی خارجی، ذخایر را سریع جایگزین کند؛ برخلاف اسرائیل که حتی برای موشکهای پدافندی نیز به آمریکا وابسته است. بومی بودن صنعت نظامی نهتنها ایران را در برابر تحریمهای تسلیحاتی مقاوم کرده، بلکه آمریکاییها را در موقعیت عجز قرار داده است؛ آنها نمیتوانند با تحریمهای بیشتر برنامه موشکی ایران را متوقف کنند، چون همه چیز داخلی است، پس تنها راه باقیمانده مذاکره است تا این برنامه را محدود یا نابود کنند.
نقطه تمایز ایران و اسرائیل، در روند ترمیم پس از جنگ 12 روزه آشکار شد. ایران صدها موشک بالستیک خود را مصرف و به سمت اهدافی در سرزمین اشغالی شلیک کرد اما تولید داخلی اجازه بازسازی و جایگزینی سریع را به ایران میدهد تا ظرف مدتزمان کوتاهی ذخایر خود را بدون نیاز به واردات عمده تامین کند. مثلا به اذعان رسانههای خارجی و تحلیلشان از تصاویر ماهوارهای، تهران کارخانههای پارچین و شاهرود را بازسازی کرده است. اخیرا نیز رسانه آمریکایی سیانان، با طرح ادعای واردات 2000 تن پرکلرات سدیم از چین توسط ایران، مدعی شده این مقدار پرکلرات سدیم میتواند تولید سوخت جامد را افزایش داده و دست ایران را برای تولید 500 موشک باز کند.
با همه این دلایل، باید گفت اسرائیل نمیتواند به حمله مجدد به ایران فکر کند. رژیم صهیونیستی و آمریکا از جنگ بلندمدت میترسند، زیرا ذخایرشان محدود و تولیدشان کند است. در جنگ 12 روزه نیز وقتی موشکهای پدافندی اسرائیل و آمریکا ته کشید و نفوذ و تخریب موشکهای ایران به حجم قابل توجهی رسید، ناچار به تقاضای آتشبس و توقف جنگ علیه ایران شدند. با مرور همه این موارد، به یک گزاره میرسیم؛ اینکه وابستگی وجودی اسرائیل در برابر استقلال ایران در حوزه نظامی، در صورت وقوع یک جنگ طولانیمدت و فرسایشی، برهم زننده توازن، کاملا به نفع تهران است.