اخبار محرمانه - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در پی حملات بیسابقه آمریکا به مراکز هستهای ایران، فضای سیاسی و رسانهای جهان با موجی از تحلیلها، روایتها و واکنشهای متناقض روبهرو شد. این عملیات نهتنها معادلات امنیتی خاورمیانه را دگرگون کرد، بلکه آغاز فصل تازهای از نبرد روایتها در رسانههای جهانی بود. در این میان، رسانههای نزدیک به دموکراتها با تکرار الگوی همیشگی خود، جهت گیریهای سیاسی را فدای واقعیت موجود کردند.
صبح زود شنبه به وقت آمریکا، زمانی که بسیاری از شهروندان جهان هنوز از برنامه حملات باخبر نبودند، هفت بمبافکن پیشرفته B-2 Spirit نیروی هوایی آمریکا از خاک این کشور به پرواز درآمدند تا مأموریتی بیسابقه را به سرانجام برسانند؛ مأموریتی که به نام «چکش نیمهشب» ثبت شد. هدف، سه سایت هستهای حیاتی ایران بود: فردو، نطنز و اصفهان. این پایگاهها از سالها پیش بهعنوان قلب برنامه هستهای ایران و نقطه قوت تهران در تقابل با غرب شناخته میشدند؛ تأسیساتی که در زیر کوهها و لایههایی از بتن و فولاد دفن شده بودند تا نفوذناپذیر به نظر برسند.
در این عملیات، بیش از 125 هواپیما از جمله بمبافکنهای B-2، جنگندههای نسل چهارم و پنجم، هواپیماهای سوخترسان، یک زیردریایی مجهز به موشکهای کروز و ناوگان گستردهای از هواپیماهای شناسایی و پشتیبانی حضور داشتند. میزان هماهنگی، دقت و قدرت آتش به کار رفته، در نوع خود کمنظیر بود و کارشناسان نظامی آن را «نمایشی از برتری مطلق هوایی» توصیف کردند.
روایتهای ضدونقیض از حمله به تاسیسات هستهای ایران
تنها ساعاتی پس از انجام حمله، سیل گزارشها و تحلیلها به راه افتاد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در کنفرانس خبری ناتو در لاهه، این عملیات را «نماد فداکاری خلبانان آمریکایی و قدرت بیرقیب ارتش ایالات متحده» خواند. ترامپ بار دیگر به رسانههایی که گزارشهایی درباره ناکامی احتمالی حملات منتشر کرده بودند، تاخت و آنها را متهم به «تخریب قهرمانان ملی» و «انتشار اخبار جعلی» کرد. او با اشاره به خبرنگاران حاضر در جلسه گفت: «واقعیت این است که خلبانان ما جان خود را کف دست گذاشتند، اما برخی فقط به دنبال منفینمایی هستند؛ در حالیکه باید این قهرمانان را ستایش کرد.»
انتقادات تند ترامپ متوجه رسانههای جریان اصلی و عمدتا حامی دموکراتها چون CNN و نیویورکتایمز بود که بر اساس یک گزارش اولیه و با اطمینان پایین، افشاشده از سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) مدعی شده بودند که حملات تنها توانسته برنامه هستهای ایران را برای چند ماه به عقب بیندازد. به گزارش این رسانهها، «سانتریفیوژهای اصلی برای غنیسازی اورانیوم و بخش عمدهای از ذخایر اورانیوم غنیشده ایران سالم باقی مانده و ساختمانهای زیرزمینی در برخی نقاط همچنان پابرجا هستند.»
در مقابل، مقامات کاخ سفید، وزارت دفاع و سایر نهادهای اطلاعاتی آمریکا بلافاصله واکنش نشان دادند. آنها ضمن رد قاطع این ارزیابی اولیه، تأکید کردند که گزارش مذکور مبتنی بر «اطلاعات اولیه، محدود و با سطح اطمینان پایین» تهیه شده و به هیچ وجه نمایانگر واقعیت صحنه نبرد نیست. پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، در پاسخ به این شایعات گفت: «با 30 هزار پوند مواد منفجره و قدرت این تسلیحات، آنچه زیر فردو و نطنز بوده، دیگر وجود خارجی ندارد.»
روایت رسمی؛ اجماع بیسابقه تهران، واشنگتن و تلآویو
جالب آنکه برای نخستین بار، سه بازیگر کلیدی- ایران، آمریکا و اسرائیل- در یک نقطه به اجماع رسیدند: تاسیسات هستهای ایران آسیب گسترده دیده است. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در گفتوگو با الجزیره اذعان کرد: «تاسیسات ما به شدت آسیب دیدهاند و بازسازی آنها به زمان زیادی نیاز دارد.» این اظهارات، عملاً بخشی از روایت رسمی تهران درباره میزان خسارات را تأیید کرد.
در سوی دیگر، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، ژنرال ایال زمیر، نیز با اشاره به ارزیابیها گفت: «برنامه هستهای ایران به طور قابل توجهی آسیب دیده است.» کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل نیز اعلام کرد: «حمله ویرانگر آمریکا به فردو، زیرساخت کلیدی این سایت را تخریب کرده و آن را غیرقابل استفاده ساخته است. حملات آمریکا به همراه ضربات اسرائیل به بخشهای دیگر برنامه هستهای ایران، توان هستهای تهران را برای سالها عقب انداخته است.»
طبق بیانیه رسمی ارتش آمریکا، ارزیابیهای اولیه از «تخریب شدید زیرساخت و نابودی عملیاتی هر سه سایت اصلی» حکایت دارد. ژنرال دن «رزین» کین، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، در یک نشست خبری تصریح کرد: «در این عملیات، بیش از 125 هواپیما مشارکت داشتند و خسارات وارده به اندازهای است که بازسازی کامل این تاسیسات به سالها زمان و سرمایه نیاز دارد.»
جنگ روایتها
اما در فضای پرتنش رسانهای، انتشار یک ارزیابی اولیه و نه چندان قابل اتکا و افشاشده از سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) همهچیز را پیچیدهتر کرد. به گفته یک منبع مطلع در این سازمان، ارزیابی اولیه مبتنی بر «یک روز داده اطلاعاتی» بوده و با سطح اطمینان پایین منتشر شده است. با این حال، همین گزارش به سوژه جنجالی رسانههای دموکرات تبدیل شد که جهتگیریهای سیاسی را فدای واقعیت موجود کردند و سعی داشتند ابعاد موفقیت عملیات را زیر سوال ببرند.
کاخ سفید و پنتاگون، این افشاگری را نهتنها نادرست، بلکه مصداق جرم تلقی کردند و تحقیقات جنایی برای شناسایی منبع افشا آغاز شد. ترامپ با خشم، این رفتار را «خیانت به کشور و نیروهای مسلح» توصیف کرد و قول داد فرد افشاکننده را تحت پیگرد قانونی قرار دهد.
تولسی گبرد، مدیر اطلاعات ملی آمریکا، نیز با انتشار بیانیهای بر واقعی بودن ضربه وارده به ایران تأکید کرد و رسانهها را به «تقطیع هدفمند اسناد محرمانه» و «تحریف واقعیت برای تضعیف دولت» متهم ساخت. به گفته او: «ایران برای بازسازی فردو، نطنز و اصفهان باید همهچیز را از نو بسازد و این فرآیند سالها زمان میبرد.»
واکنش بینالمللی
واکنشهای بینالمللی نیز قابل توجه بود. رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در سخنانی اعلام کرد: «در اصفهان، ساختمانهای کلیدی مربوط به فرآیند تبدیل اورانیوم و ورودی تونلهایی که برای ذخیره مواد غنیشده استفاده میشدند، بهشدت آسیب دیدهاند. در نطنز نیز کارخانه غنیسازی سوخت مورد هدف قرار گرفت و بمبهای نفوذی آسیب جدی به آن وارد کردهاند.» این نهاد نیز بر گستردگی خسارات و چالشهای بازسازی تأکید داشت.
در همین حال، نهادهای اطلاعاتی اسرائیل با دیدهبانان بینالمللی و حتی با برخی تحلیلگران آمریکایی اختلاف نظرهایی درباره کارآیی بمبهای سنگرشکن داشتند، اما همگی بر یک واقعیت اتفاق نظر داشتند: آسیب وارده، شدید و بازگشتناپذیر است و ایران، حتی در صورت تمایل به بازسازی، به سالها زمان نیاز دارد.
پیامدهای سیاسی و منطقهای
در حاشیه اجلاس ناتو در لاهه، ترامپ خبر از توافق بین ایران و اسرائیل با میانجیگری آمریکا داد- توافقی که به تعبیر او، پس از «نمایش قدرت نظامی بیسابقه آمریکا» حاصل شد و «جنگ دوازدهروزه» را به پایان رساند. مارک روته، دبیرکل ناتو، با ستایش از اقدام قاطع ترامپ، او را «مرد قدرت و مرد صلح» خواند و افزود: «دوران جدیدی از امنیت در خاورمیانه آغاز شده است.»
ترامپ هشدار داد که اگر ایران تلاش کند برنامه هستهای خود را دوباره احیا کند، آمریکا مجدداً بهشدت واکنش نشان خواهد داد.
اما در همان حال، کارشناسان هشدار دادند که این رویداد میتواند زمینهساز رقابت تسلیحاتی جدید و افزایش بیثباتی در منطقه شود. برخی تحلیلگران با اشاره به نقش بیبدیل رسانهها در شکلدهی افکار عمومی، تأکید کردند که نبرد اصلی از میدان جنگ نظامی به صحنه جنگ روانی و رسانهای منتقل شده است.
در روزهای پس از حمله، فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی، به میدان نبرد روایتها بدل شد. ترامپ و مقامات کاخ سفید، رسانههای جریان اصلی حامی دموکرات ها را به «دروغپردازی» و «تحریف واقعیت» متهم کردند و رویکرد این رسانه ها بارها تکرار شده است. آنها معتقد بودند که هدف اصلی این رسانهها، تضعیف اعتبار دولت و بیاهمیت جلوه دادن موفقیت ارتش آمریکاست. در مقابل، رسانههای منتقد با استناد به برخی ارزیابیهای افشاشده نه چندان قابل اتکا، اصرار داشتند که بخشی از توان هستهای ایران باقی مانده و صلح ایجادشده نیز شکننده و موقت خواهد بود.
در این میان، مردم منطقه و جهان، در میانه موج عظیم روایتهای متضاد و تحلیلهای متناقض، برای فهم حقیقت سردرگم ماندند. آنچه مسلم است، حجم عظیم خسارات وارده به برنامه هستهای ایران و تغییر توازن قوا در خاورمیانه است.
سایه جنگ و صلح بر خاورمیانه
با پایان یافتن «جنگ دوازدهروزه» و اعلام آتشبس، خاورمیانه وارد فصل تازهای شده است. اما زخمهای این رویداد و بیم از تکرار درگیری، همچنان بر فضای منطقه سایه افکنده است. بازسازی تاسیسات هستهای ایران، در بهترین حالت، نیازمند سالها زمان و میلیاردها دلار سرمایهگذاری است و بیگمان این کشور سیاستهای هستهای و منطقهای خود را از نو تعریف خواهد کرد. در نهایت، حملات گسترده آمریکا به مراکز هستهای ایران نقطه عطفی در معادلات ژئوپولیتیک و امنیتی خاورمیانه محسوب میشود؛ رویدادی که اثرات آن تا سالها بر تحولات منطقه و جهان سایه خواهد انداخت.
بازار ![]()