دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
مقاله

سرمقاله صبح نو/ معادله رژیم به هم خورد

سرمقاله صبح نو/ معادله رژیم به هم خورد
اخبار محرمانه - صبح نو / «معادله رژیم به هم خورد» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم جواد بخشی الموتی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: در سحرگاه یکی از تلخ‌ترین ...
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - صبح نو / «معادله رژیم به هم خورد» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم جواد بخشی الموتی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
در سحرگاه یکی از تلخ‌ترین روزهای تقویم امنیت منطقه‌ای، رژیم صهیونیستی با پشتیبانی کامل از سوی ایالات متحده آمریکا اقدام به یک تجاوز مستقیم و برنامه‌ریزی‌شده علیه خاک جمهوری اسلامی ایران کرد؛ تجاوزی که به شهادت شماری از فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هسته‌ای و شهروندان بی‌گناه انجامید. این اقدام و شکستن حریم آسمانی ایران با یک برنامه‌ریزی دقیق و اخلال در مأموریت پدافند هوایی کشور همراه شد که در ساعات ابتدایی هزینه‌های قابل‌توجه انسانی و غیرانسانی را بر ایران تحمیل کرد. اما آنان که گمان می‌کردند می‌توانند با یک ضربه برق‌آسا، ساختار فرماندهی ایران را دچار اخلال و کشور را به مرز آشوب بکشانند، سخت در تحلیل‌های خود فروماندند
پاسخ ایران که در ماه‌های گذشته صبر راهبردی خود را طی کرده بود، یک عملیات صرف نظامی نبود؛ بلکه آغاز اجرای یک «تنبیه راهبردی» بود که از مدت‌ها پیش طراحی شده و اکنون با ضرب‌آهنگی دقیق به اجرا درآمده است. تنبیهی چندوجهی که تا پشیمانی رژیم صهیونی ادامه خواهد داشت. این یادداشت در 6 پارادایم تحلیلی، پس از بررسی ذهنیت غلط دشمن جنایتکار از جامعه ایرانی، لایه‌های این پاسخ را رمزگشایی می‌کند.
بازار
1. حذف فرماندهان؛ رؤیایی که در لحظه باطل شد
یکی از اهداف کلاسیک در دکترین جنگ هوشمند، قطع رأس فرماندهی و ایجاد اختلال در سلسله مراتب عملیاتی است. ارتش جنایتکار رژیم اسرائیل با هدف قراردادن شخصیت‌های کلیدی در عرصه نظامی مانند شهیدان سلامی، باقری، رشید و حاجی‌زاده، به‌ دنبال فروپاشی ضربتی مدیریت میدان بود، اما آنچه رخ داد، نمایش شگفت‌انگیز چابکی ساختاری در نیروهای مسلح ایران بود.
ظرف 8 ساعت جانشینان منصوب شدند، دستورالعمل‌ها بازآرایی شد و مسیر عملیاتی بی‌وقفه ادامه یافت. این سرعت واکنش بیانگر آن است که ایران نه‌تنها در ساحت سخت‌افزاری، بلکه در طراحی نرم‌افزاری فرماندهی نیز به بلوغی رسیده که ضربه‌پذیری را به حداقل رسانده است. این قدرت بازسازی لحظه‌ای، مفهوم «فرماندهی زنده» را وارد ادبیات نظامی منطقه کرد. در مدل و الگوی ایرانی فرماندهی همواره دارای جانشینی همانند فرمانده است و با هرگونه حادثه‌ای مسیر نه‌تنها متوقف نمی‌شود، بلکه به سرعت جایگزینی صورت می‌گیرد.
2. پدافندی بومی و عملیاتی
اگرچه در ابتدا پدافند هوایی ایران با مشکل روبه‌رو شد، اما بازپس‌گیری و عملیات‌های چند سطحی تا قبل از غروب آفتاب تمامی تحلیلگران را متحیر کرد. در مقابل حمله‌ای که از چندین جهت به‌طور هم‌زمان صورت گرفت، پدافند هوایی و سایبری ایران در هماهنگی بی‌سابقه‌ای عمل کردند. سامانه‌های «باور 373»، «سوم خرداد» و «سراج» به ‌همراه سامانه‌های دیده‌بانی فراتر از مرز، بالغ بر 70 درصد اهداف متخاصم را پیش از عملیات منهدم کردند. از سوی دیگر، مرکز افتا گزارش داد که چندین حمله سایبری به زیرساخت‌های انرژی، بانک‌ها و مخابرات نیز دفع شده‌اند. این هم‌افزایی، به روشنی نشان می‌دهد که دکترین دفاعی ایران از حالت تک‌لایه‌ای خارج و به سطح «دفاع یکپارچه چندساحتی» ارتقا یافته است.
پدافند ایران نه‌ فقط سامانه‌ای، بلکه یک موجود زنده‌ ترکیبی از انسان، الگوریتم و سامانه است که توانسته در روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی با سرنگون کردن چند فروند جنگنده اف 35 برای نخستین‌بار در تاریخ افسانه شکست‌ناپذیری جنگنده‌های نسل پنجم را به سخره بگیرد.
3. انسجام ملی در مقابل انگاره فروپاشی اجتماعی
تحلیلگران غربی که از دل اتاق‌های فکر در تل‌آویو و واشنگتن برای ایران خواب فتنه‌های هم‌زمان دیده بودند، با صحنه‌ای معکوس مواجه شدند. از تهران تا مشهد و از اهواز تا تبریز، مردم در حرکتی خودجوش، در کنار فرماندهان و خانواده شهدا ایستادند. جایی که دشمن انتظار شورش داشت، صحنه بیعت شکل گرفت. پویش‌های گسترده در فضای مجازی، رشد مشارکت داوطلبانه و بازنشر میلیونی پیام رهبر انقلاب، نشان داد جامعه ایرانی در لحظات سرنوشت‌ساز، نه گسست‌پذیر که همگراتر از هر زمان دیگر است. اتحاد در برابر دشمن سابقه‌ای چند قرنی در فرهنگ ایرانی دارد و حالا در مقابل دشمن بار دیگر محقق شده است. اینجا ایران است؛ جایی که تهدید خارجی، دشمن مشترک می‌سازد، نه شکاف داخلی.
4. آمریکا: شریک جرم، نه ناظر بی‌طرف 
آمریکا با پهپادهای MQ-9 و پروازهای اطلاعاتی از خاک اردن و خلیج فارس، عملا بخشی از سامانه عملیاتی حمله را شکل داده بود. مشارکت اطلاعاتی سنتکام، یعنی این جنایت صرفا از سوی تل‌آویو انجام نشد؛ بلکه محصول یک پروژه ائتلافی برای شرارت بود. اذعان مقامات آمریکایی به پشتیبانی از رژیم به خوبی نمایانگر این مهم است.
بیانیه کاخ سفید که با موضع‌گیری مضاعف از «حق اسرائیل برای دفاع از خود» حمایت کرد، بیش از هر زمان، مفهوم بی‌اعتمادی راهبردی نسبت به واشنگتن را در افکار عمومی منطقه تثبیت کرد.
از ویتنام تا افغانستان، از بغداد تا تهران؛ تجربه با آمریکا، همیشه تجربه خیانت بوده است. آمریکا یک‌بار دیگر ثابت کرد که جنایت‌های رژیم صهیونی بدون چراغ سبز آنها صورت نمی‌گیرد.
5. فرسایش خردکننده با ابزار چندگانه
هدف نهایی آمریکا و اسرائیل نه پیروزی نظامی فوری، بلکه تخریب تدریجی «توان بقای ملی» ایران از طریق سه ابزار است:
الف) حذف نخبگان دفاعی و هسته‌ای
ب) عملیات روانی گسترده
ج) فعال‌سازی جرقه‌های داخلی
اما شکست هر سه ضلع، سناریو را باطل کرد. مرکز تحقیقات رژیم صهیونیستی موسوم به INSS در بیانیه‌ای اضطراری اعتراف کرد که «ایران امروز تنها واکنشی نیست، بلکه آغازگر بازدارندگی پویا است.» غرش موشک‌های ایرانی و تخریب گسترده در اراضی اشغالی نشان داد که ایران توان دفاع از خود را دارد و با ایجاد تغییر در معادلات ذهنی پارادایم‌های امنیت منطقه‌ای را دستخوش تغییر خواهد کرد. اقدام خطرناک رژیم‌های جنایتکار آمریکایی و اسرائیلی شرایط تغییر در دکترین هسته‌ای در ایران را فراهم کرده است و ایران می‌تواند ضمن ارتقای معادله بازدارندگی پهپادی-موشکی، بازدارندگی هسته‌ای را در فضای مشروعیت‌بخش جدید دنبال کند. اکنون زمان بازنویسی معادلات است؛ زمان آن رسیده که دشمن بفهمد سیاست مهار ایران، خود نیاز به مهار دارد. مهار رژیم صهیونیستی با گسترش دامنه جنایتکاری امروز به خواسته‌ای جهانی تبدیل شده است.
6. شلیک به قلب تل‌آویو: از واکنش به راهبرد
شلیک مستقیم موشک‌های برد بلند ایران با قدرت تخریب ویرانگر از سیلوهای موشکی و زیردریایی‌ها به عمق جغرافیای حیاتی رژیم صهیونیستی، برای اولین‌بار پس از تأسیس این رژیم، یک «خط قرمز روانی» را در هم شکست. در شرایط جدید انگاره نفوذناپذیری گنبد آهنین که در عملیات‌های گذشته شکاف برداشته بود، فرو ریخت و هدف قرار گرفتن مناطق مسکونی نشان داد که اقدامات خطرناک صهیونیست‌ها حالا مردمی که با فریب به اراضی اشغالی آورده شده‌اند را نیز در خطر قرار داده است.
سامانه‌های موشکی ایران از بالستیک گرفته تا هایپرسونیک نه‌تنها سد دفاعی را شکستند، بلکه پیام دادند: دیگر نه تهران، بلکه تل‌آویو باید در وحشت دائمی به ‌سر ببرد. سرزمین‌های اشغالی امروز وارد دوران پساگنبد آهنین شده‌ و بازدارندگی در برابر ایران به پایان رسیده است. واقعیت آن است که اگر تا قبل از جنگ تحمیلی، معادله این بود که «هر تجاوز، پاسخی دارد»، امروز معادله جدید چنین است: هر نیت تجاوز، با پیش‌دستی پاسخ خواهد گرفت. جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به تجاوز مستقیم و جنایتکارانه اخیر نه‌تنها قدرت خود را نشان داد، بلکه دکترین امنیتی منطقه را بازتعریف کرد. رهبر معظم انقلاب در پیامی تاریخی، صراحتا فرمودند: «ما به آنها اجازه نخواهیم داد از این جنایت، خود را سالم خلاص کنند.» اکنون این پیام نه یک وعده، بلکه یک استراتژی اجرایی است. از این پس منطقه با ایران دیگری روبه‌رو است؛ ایرانی که نه‌تنها تاب‌آور، بلکه تنبیه‌کننده است.


نظرات شما