اخبار محرمانه - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه اعتماد با لحاظ کردن فضای ملتهب حاکم بر تعاملات ایران و نهاد پادمانی از یکسو و از سوی دیگر بالا گرفتن تنشها میان ایران و اسراییل پیرو عملیات گسترده اطلاعاتی ایران، که با برگزاری نشست شورای حکام همزمان شده است با رضا نصری، کارشناس ارشد روابط بینالملل و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفتوگو کرده است. رضا نصری در گفتوگوی خود با «اعتماد» ضمن تاکید بر سیاسی بودن اقدامات اخیر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اتهاماتی که به ایران وارد کرده، معتقد است نهاد پادمانی تحت نفوذ اطلاعات مغرضانه اسراییل قرار گرفته است. به گفته نصری در عین حال غرب در حال زمینهسازی برای فعالسازی مکانیسم ماشه است و این روند، مصداق سوءاستفاده از سازوکارهای حقوقی بینالمللی است و این رفتارها بیاعتمادی ایران را تشدید و مسیر دیپلماسی را تخریب خواهد کرد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
نشست اخیر شورای حکام در شرایطی برگزار شد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای ادعایی و ضدایرانی علیه تهران به تصویب رسانده است. در این فضا، نوعی همصدایی میان ایالاتمتحده و تروییکای اروپایی دیده میشود، هر چند اختلافنظرهایی پنهان و آشکار نیز میان این بازیگران وجود دارد. به نظر شما، تا چه میزان احتمال دارد واشنگتن و سه کشور اروپایی این قطعنامه را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند؟ واکنش احتمالی روسیه و چین در این مقطع زمانی چه خواهد بود؟
مطابق آنچه تاکنون در رسانهها گزارش شده، در متن قطعنامه از مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخواست شده گزارش جدیدی ارایه دهد. در این مقطع پرونده ایران از مسیر شورای حکام به شورای امنیت ارجاع نخواهد شد. در مورد چین و روسیه نیز از آنجا که در شورای حکام هیچ کشوری حق وتو ندارد، وزن حقوقی این کشور از دیگر اعضای آن بیشتر نیست. حمایت آنها از بُعد «سیاسی» اهمیت دارد که همواره این حمایت صورت گرفته است، منتها لازم است چین و روسیه به صورت قاطعانهتری نسبت ادعای توسل کشورهای اروپایی به مکانیسم موسوم به «ماشه» موضعگیری کنند. حقیقت این است که توسل این کشورها به این سازوکار در زبان حقوقی مصداق سوءاستفاده از فرآیندههای حقوقی
-یا Abuse of Process - است. در حقوق بینالملل، «سوءاستفاده از فرآیند» به معنای استفاده نادرست از حقوق یا ابزارهای آیینی برای اهدافی است که مغرضانه، انحرافی یا خارج از مقصود اصلی آنهاست. به بیان دیگر، این مفهوم به سوءاستفاده از نظامهای حقوقی -مانند دادگاه، داوری یا سازوکارهای حل اختلاف- برای رسیدن به نتایجی اطلاق میشود که آن نظامها اساسا برای آنها طراحی نشدهاند. در نتیجه، لازم است سایر کشورهای همسو نیز -در کنار ایران- از هماکنون نسبت به این موضع اروپاییها حساسیت نشان دهند.
برخی تحلیلگران با استناد به اختلافهای موجود میان تیمهای مذاکرهکننده ایران و امریکا، بهویژه در موضوعاتی چون غنیسازی اورانیوم که از خطوط قرمز تهران محسوب میشود، معتقدند ایالاتمتحده و تروییکای اروپایی در پی آن هستند تا زمینه را برای فعالسازی مکانیسم ماشه فراهم کنند. آیا این فرضیه قابل اتکاست؟ یا باید این قطعنامه را صرفا ابزاری برای اعمال فشار سیاسی و دیپلماتیک بر تهران با هدف واداشتن تهران به پذیرش خواستههای ادعایی واشنگتن تلقی کرد؟
اول لازم است به این نکته اشاره کنم که اصولا مبنای کار آقای گروسی غیراصولی است. او اتهاماتی را علیه ایران مطرح کرده که بر پایه اطلاعاتی است که توسط سازمان جاسوسی رژیم اسراییل -که دارای اغراض و نیات خصمانه مشخصی علیه ایران است- دراختیار آژانس قرار گرفته است. این درحالی است که مدیرکل موظف است همواره بیطرفی و رویکرد فنی آژانس را حفظ کند. در واقع، صرف اینکه این اطلاعات صرفا چند روز پیش از تصمیم آقای ترامپ به خروج از برجام «افشا» شد، خود نشاندهنده کارکرد سیاسی آنها بود، چراکه اگر این اسناد واقعا حاوی شواهدی از فعالیتهای نگرانکننده ایران بودند، باید مدتها پیش منتشر میشدند. دوم اینکه آقای گروسی نمیبایست اجازه میداد آژانس به ابزاری در دست کشورهای غربی برای «اهرمسازی» حین مذاکرات با ایران تبدیل میشد. منتها، از آنجا که ایشان در تلاش برای جلب حمایت این کشورها در مسیر نامزدی خود برای دبیرکلی سازمان ملل متحد است، عملا آژانس را به چنین کارکردی تقلیل داده است. یعنی ایشان عملا بیطرفی یک نهاد بینالمللی را زیر سوال برده تا به ریاست یک نهاد بزرگتر نائل شود که این خود خطایی است که به تنهایی باید موجب تردید جدی در صلاحیت او برای احراز چنین سمتی شود. سوم اینکه، ازهماکنون باید انتظار داشت طرف مقابل به فضاسازی برای مشروعیتبخشی به استفاده از سازوکار به اصطلاح «ماشه» روی بیاورد. بالطبع، یکی از اقدامات در جهت این فضاسازی، اخذ قطعنامه از شورای حکام و امنیتیسازی هرچه بیشتر برنامه هستهای ایران است.
فارغ از آنکه قطعنامه اخیر به شورای امنیت ارجاع داده شود یا نه، به نظر شما تصویب چنین سندی تا چه اندازه میتواند بر فضای حاکم بر مسیر رایزنیهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن تاثیرگذار باشد؟
تصویب یک قطعنامه منفی در شورای حکام موجب بیاعتمادی بیشتر ایران به مدیرکل آژانس و سازوکارهای این نهاد خواهد شد. تضعیف این اعتماد نیز طبیعتا پیامدهای منفی خواهد داشت، چراکه در هر حال در هر توافقی که احیانا منعقد شود، نقشی برای آژانس نیز درنظر گرفته خواهد شد، ضمن اینکه ممکن است واکنشی عملی هم ازسوی ایران در پی داشته باشد، بنابراین، استفاده ابزاری مدیرکل و کشورهای غربی از این نهاد اصولا اقدامی غیرسازنده و غیرمسوولانه است.
در جریان پنج دور رایزنی میان ایران و امریکا، شاهد مواضع ضد و نقیض ازسوی واشنگتن بودهایم. اکنون در آستانه دور ششم نیز، از یکسو ادامه همین رویکرد از سوی امریکا دیده میشود و ازسوی دیگر، گزارش ادعایی نهاد پادمانی آژانس و موضعگیریهای تند تروییکای اروپایی موجب پیچیدگی بیشتر در معادلات شده است. باتوجه به این شرایط، آیا میتوان گفت فضای موجود برای دستیابی به یک توافق نسبی فراهم خواهد بود؟
موضع تیم مذاکرهکننده امریکا هنوز در هیچ چارچوب مشخصی قرار ندارد و فاقد انسجام است. این سردرگمی در مواضع، که بعضا در اظهارات رسانهای آنها مشاهده میشود، در پیشنهادات رسمیشان نیز بازتاب دارد. در مقابل، موضع ایران منطقی، منسجم و قابل تحقق است. بنابراین، چالش اصلی مذاکرات، نزدیک کردن یک موضع ناپخته، غیرمنطقی و گاه غیرتخصصی به موضعی متعادل و واقعبینانه است. تروییکای اروپایی نیز احساس میکند جایگاه خود را در روند مذاکرات از دست داده و از همینرو میکوشد با تندروی و فضاسازیهای غیرسازنده، خود را به عنوان بازیگری غیرقابل اغماض معرفی کند. به هر حال، حرکت در چنین فضایی برای تیم مذاکرهکننده ایران دشوار است؛ اما پیشنهادات ایران بهگونهای طراحی شدهاند که مسیر رسیدن به توافق باز میگذارد.
دونالد ترامپ اخیرا مدعی شده که از رییسجمهور روسیه خواسته است در پرونده هستهای ایران ورود کند و زمینهساز توافق شود.
این ادعا، از یک منظر بازتابی از رویکرد متناقض واشنگتن نسبت به موضوع ایران است و از منظر دیگر، پرسشهایی درباره نقشآفرینی احتمالی مسکو در پرونده هستهای ایران ایجاد میکند. اگر این ادعا را قابل تأمل بدانیم، به نظر شما چرا رییسجمهور امریکا به همتای روس خود متوسل شده است؟ روسیه یکی از طرفهای برجام است و میتواند هم در روند مذاکرات برای توافق جدید و هم در مرحله اجرای آن نقشآفرینی کند. اینکه چگونه ورود کند یا چه نقشی به آن محول شود، درنهایت با توافق ایران صورت خواهد گرفت.
ذیل سوال بالا، آیا میتوان سفر احتمالی ولادیمیر پوتین به ایران را در این بستر ارزیابی و تحلیل کرد؟
سفری که در سطح رییسجمهور انجام شود قطعا اهدافی فراتر از رسیدگی به یک موضوع محدود دارد. اما قطعا مساله هستهای نیز مساله مهمی است که در گفتوگوهای میان دو طرف مطرح خواهد شد.
باتوجه به اینکه بیانیه شورای عالی امنیت ملی بعد از انجام عملیات بزرگ نفوذ ایران در سرزمینهای اشغالی اسراییل همزمان شده با صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام، آینده تنشها میان تهران و تلآویو در شرایط متشنج کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
رژیم اسراییل ذاتا یک رژیم بحرانزی است که در فضای ثبات منطقهای، کارکرد و اهمیت خود را ازدست میدهد. این رژیم بهخوبی آگاه است که در شرایط صلح و ثبات، ایران و کشورهای عرب همسایه فرصت خواهند یافت تا روابط راهبردی، اقتصادی، تجاری و امنیتی خود را تقویت کنند و چنین نظمی با منافع اسراییل کاملا در تضاد است. دلیل اصرار آن بر «توافقات ابراهیم» و دلیل مخالفت آن با هرگونه مذاکره و تعامل دیپلماتیک میان ایران و غرب نیز ممانعت از ایجاد چنین نظم جدیدی در منطقه است.
بازار ![]()
حدیث روشنی