مذاکرات وین؛ عدهای خود را بینیاز از پاسخگویی میدانند
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
گفت وگوی شرق با کوروش احمدی
بحثی در کشور شکل گرفته درباره حمایت یا نقد تیم مذاکرهکننده. عدهای از ابتدا با موضع منفی به بحث نگاه میکنند و عدهای که البته قدرت بیشتر و صدای بلندتری هم دارند، حمایت همهجانبه را تجویز میکنند و میگویند الان وقت نقد نیست. درباره نگاه اول این نگرانی مطرح میشود که هر نتیجهای بیاید رد کنند و البته نگرانی بزرگتر از موضع گروه دوم است که هر نتیجهای حاصل شد از نگاه آنها باید تأیید شود. شما درباره حدود و ثغور حمایت و نقد تیم مذاکرهکننده چه نگاهی دارید؟
بیشک احساس مسئولیت در قبال مردم و کشور و نسلهای بعدی حکم میکند که همه ایرانیان که کشورشان را دوست دارند، آرزوی موفقیت این تیم مذاکرهکننده را داشته باشند. البته همه دعوا برمیگردد به این واژه «موفقیت» و اینکه موفقیت را چه چیزی بدانیم. از نظر من موفقیت در برداشتن تحریمها و برداشتهشدن انواع فشارهای مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از این تحریمهاست. با چنین فرضی و چنین تعریفی از موفقیت و در صورت تمرکز تیم مذاکرهکننده بر کسب این موفقیت، میتوان گفت که این تیم مذاکرهکننده مستحق حمایت همه مردم و همه جناحهای سیاسی است؛ هرچند انتقاد از نحوه کار و طرز عمل مغایرتی با حمایت ندارد. به عبارت دیگر، حمایت نمیتواند مطلق و برکنار از هرگونه قیدوشرطی باشد. در واقع، در دنیای سیاست حمایت تحت شرایط محتوایی خاص و با توجه به اهداف سیاسی خاص صورت میگیرد. درمورد حمایت از تیم مذاکرهکننده، تأمین منافع ملی و امنیت ملی باید در مرکز توجه باشد و با همین معیار نیز باید درمورد سیاست و عملکرد این تیم مذاکرهکننده قضاوت کرد. به عبارت دیگر، حمایت بیقیدوشرط نیست و باید موکول به خط مشی و استراتژی تیم مذاکرهکننده و عملکرد و توان اجرائی آن باشد. در این مورد مشخص، آقای امیرعبداللهیان وزیر خارجه و آقای باقریکنی، رئیس تیم مذاکرهکننده، در دو، سه هفته منتهی به شروع مذاکرات در هشتم آذر در سخنان و مصاحبههایی هدف دولت سیزدهم را احیای برجام و بازگشت همه طرفها به تعهداتشان ذیل این توافق اعلام کردند. من همان موقع در یادداشتها و مصاحبههایی از این اظهارات بهعنوان اعلام استراتژی و خط مشی دولت در مذاکرات پیشرو اسم بردم که به باور من برای اولین بار بعد از پنج ماه از شروع به کار دولت رئیسی اعلام میشد. این استراتژی و خط مشی در واقع همان چیزی است که مورد قبول من نیز هست و باور دارم که بازگشت به برجام در این شرایط خاص و با توجه به جمیع جهات بیش از هر گزینه دیگری میتواند بخشی از موانع خارجی را از سر راه تأمین منافع ملی و امنیت ملی ما بردارد و در جهت تأمین حداقلی از رفاه برای مردم عمل کند. با چنین معیاری، رفتار طیفهای سیاسی دیگر در جریان آن دو دور مذاکرات قبلی در 93 و 94 و بهار گذشته نباید مانع حمایت ما از تیم مذاکرهکننده کنونی باشد؛ یعنی نباید تصور کنیم که چون طیفهای سیاسی دیگر کملطفیهایی در آن دو مقطع داشتند، حالا باید عمل متقابل کرد.
به نظر شما الان واقعیت فضای کشور از لحاظ نقد و حمایت از تیم مذاکرهکننده به کدام نگاه نزدیکتر هست؟
خوشبختانه جناح اصولگرا در حال حمایت بیقیدوشرط از تیم مذاکرهکننده است و این البته خیلی خوب است و سیاست یکبامودوهوای آنها در گذشته و حال هم طبعا لازم است که نادیده و نشنیده گرفته شود. جریانات سیاسی مقابل نیز که توسط گروهها و احزاب نمایندگی میشوند و صدایشان در رسانههای نوشتاری منعکس میشود، تا آنجا که دیدهام به طور کامل و عمدتا در چارچوب معیاری که عرض کردم، مشغول حمایت از تیم مذاکرهکننده هستند. توییت اخیر آقای ظریف را میتوان در عین حال انعکاس دیدگاههای این طیف سیاسی در کشور نیز دانست. در فضای مجازی البته شاهد طیف وسیعتری از نظرات هستیم. بخشی از نظرات منفی از سوی کسانی مطرح میشود که اساسا مخالف سیاستهای طیف اصولگرا هستند و برایشان قابل قبول نیست که اساسا خیری از این ناحیه به کشور برسد.
مقایسهای هم شکل گرفته بین وضعیت تیم فعلی از این لحاظ و وضعیت تیم قبلی. این مطرح میشود که درباره تیمهای قبلی این نهادهای قدرت بودند که این حملات را به تیم مذاکرهکننده داشتند؟
طبعا این مقایسه به طور طبیعی و حتی ناخودآگاه شکل میگیرد و گریزی هم از آن نیست؛ خاصه آنکه زمان زیادی نیز نگذشته است و همهچیز تر و تازه در ذهن همگان هست. از سوی دیگر متأسفانه عدهای خود را در این کشور صاحب اختیار کامل میدانند و به اصل و اصولی نیز مقید نیستند و پاسخگو به کسی یا مرجعی نیز قرار نیست باشند. این عده در گذشته و در جریان مذاکرات قبلی بسیار کملطفی کردند و عنایتی به منافع ملی و امنیت ملی نداشتند و حتی توجه نداشتند که تیمهای مذاکرهکننده در آن دو دوره نمایندگان نظام بودند و در حال گفتوگو با طرفهای خارجی. اما همانطورکه عرض کردم این موارد را تنها میتوانیم در پس ذهن خود داشته باشیم اما بههیچرو نباید مبنای عمل کسانی باشد که در برابر مردم و کشور خود احساس مسئولیت میکنند. برعکس همیشه و همهجا اصول باید راهنمای عمل ما باشد.
در نهایت از این لحاظ، یعنی از نظر میزان، شدت، گسترش و قدرت نگاههای منتقدانه و بلکه مخالف به تیم مذاکرهکننده، وضعیت تیم فعلی را در مقایسه با تیم قبلی چطور ارزیابی میکنید؟
به هر حال روشن است که تیم مذاکرهکننده قبلی از درجه بالایی از تجربه و تخصص برخوردار بود. دهها سال تجربهداشتن و به موازات آن از تخصص برخورداربودن عاملی نیست که بتوان آن را بهراحتی نادیده گرفت. شک نیست که تجربه و تخصص در مذاکرات دیپلماتیک چندجانبه بسیار کارساز است. اگرچه سیاست و استراتژی که از سوی مدیریت عالی نظام تعیین میشود، تعیینکننده است، اما تجربه و تخصص در پیشبرد سیاست نظام و سرعت پیشرفت کار و اجتناب از اتفاقات نامطلوبی که میتواند رخ دهد بسیار مهم است. تیم مذاکرهکننده کنونی در هفتههای اخیر حاشیههایی داشته است که به گمان من همگی قابل اجتناب بودند و شاید ما زودتر میتوانستیم به مرحله مذاکرات محتوایی که چند روزی است شروع شده برسیم. در مراحل آتی و آنگاه که کار به نوشتن متونی خواهد رسید، نیل به جملهبندیهای مورد توافق همه طرفها خود چالش مهم دیگری خواهد بود. البته شماری از کارشناسان وزارت خارجه که در تیمهای قبلی حضور داشتهاند، همراه تیم مذاکرهکننده هستند، اما تصمیمگیری همهروزه که خارج از توان این کارشناسان است، امری تعیینکننده خواهد بود و امیدواریم که مشکلات مهمی پیش نیاید.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/671671/