چهارشنبه ۱۰ دي ۱۴۰۴
بین الملل

جنگ ریاض و ابوظبی؛ «شورای همکاری» در آستانه فروپاشی

جنگ ریاض و ابوظبی؛ «شورای همکاری» در آستانه فروپاشی
اخبار محرمانه - فارس /تحلیلگر برجسته جهان عرب معتقد است عربستان و امارات با جنگ علیه یمن، در پی تحق اهداف خود بودند، ولی پس از گذشت چندین سال، همه چیز تغییر کرده و ریاض و ...
  بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - فارس /تحلیلگر برجسته جهان عرب معتقد است عربستان و امارات با جنگ علیه یمن، در پی تحق اهداف خود بودند، ولی پس از گذشت چندین سال، همه چیز تغییر کرده و ریاض و ابوظبی خود را در برابر هم می‌بینند.
«لیبی را تجزیه کردند، جسد رهبرش را تکه تکه کردند و دارایی‌هایش را به غارت بردند. سپس سراغ یمن رفتند و جنگی به راه انداختند که ده سال طول کشیده است. پس از آنبه سوریه رفتند، نظام و امنیت آن را از بین بردند و جغرافیای آن را متلاشی کردند. اکنون نوبت عربستان سعودی و امارات است تا این دو کشور را به سوی یک جنگ فرسایشیِ مالی، نظامی و انسانی بکشانند؛ جنگی که ممکن است به فروپاشی حتمی شورای همکاری خلیج [فارس] منجر شود».
«عبدالباری عطوان»‌ تحلیلگر نام‌آشنای جهان عرب،‌ با مقدمه فوق به بررسی ابعاد درگیریهای عربستان و امارات در یمن پرداخت و نوشت، این همان پروژه آمریکا و اسرائیل است که امارات و عربستان، خواسته یا ناخواسته، از آن حمایت کردند. این دو کشور که در حال حاضر در خاک یمن با هم درگیر شده‌اند، برای تغییر نظام یمن و بازترسیم نقشه اتحادهای سیاسی و جمعیتی آن،‌ در یک سنگر قرار داشتند. اما نتایج این جنگِ جدید، متفاوت خواهد بود و ممکن است هیچ برنده‌ای نداشته باشد.
مطامع تاریخی عربستان در یمن
عطوان در ادامه دو خاطره مربوط به جنگ علیه یمن نقل می‌کند که نشانگر ریشه‌های این جنگ است. نخستین خاطره مربوط به مارس 2015 و تنها چند روز پس از آغاز جنگ علیه یمن است.
در آن زمان، «شاهزاده طلال بن عبدالعزیز، با من تماس گرفت و پرسید: «نظرت درباره اتفاقاتی که در جریان است (جنگ علیه یمن) چیست؟» پاسخ من این بود که این حمله، اشتباه تاریخی است و هرگز به اهداف خود نخواهد رسید؛ چرا که یمن «گورستان متجاوزان» است و هیچ‌کس به آن حمله نکرد، مگر اینکه شکست‌خورده از آن خارج شد. طلال نیز سخن مرا تأیید کرد».
خاطره دوم عطوان مربوط به دیدار با رئیس‌جمهور فقید یمن، «علی عبدالله صالح» است. این دیدار پس از پیروزی عبدالله صالح در برابر تحرکات جدایی‌طلبانه جنوب در سال ۱۹۹۴ صورت گرفت. وی به عطوان می‌گوید: «من از روز اول به پیروزی اطمینان داشتم؛ زیرا کسانی که از جدایی‌طلبی حمایت کردند، کشورهای حاشیه خلیج [فارس] بودند و این‌ها از هر کسی حمایت کردند، شکست سنگینی خورد شد».
عبدالله صالح همچنین از پیشنهاد صدها میلیارد دلاری عربستان به خودش خبر داده بود تا در ازای آن، گذرگاهی به عرض ۱۰ کیلومتر یا حتی کمتر را در منطقه «حضرموت» برای دسترسی به دریای عرب از او «خریداری» کند، به‌طوری که این منطقه تحت حاکمیت عربستان باشد. 
به گفته صالح،‌ هدف آن‌ها احداث خط لوله‌ برای صادرات نفت عربستان بود تا از وابستگی به تنگه هرمز، باب‌المندب و کانال سوئز نجات یابند. این پیشنهاد با وجود وضعیت بسیار سخت مالی یمن در آن زمان،، قاطعانه رد شد. لذا «من به دلیل نیاز مالی پیشنهاد دادم که این کریدور را برای چند سال به آن‌ها اجاره دهیم، به شرطی که حاکمیت آن متعلق به یمن باقی بماند؛ اما این پیشنهاد رد شد».
جنگ امارات و عربستان، شورای همکاری را از بین می‌برد
عطوان در ادامه به حملات هوایی عربستان به دو کشتی اماراتی گریزی زد و تأکید کرد، این کشتی‌ها حامل تجهیزات نظامی، سلاح و موشک بود و امارات قصد داشت آن‌ها را به نیروهای «شورای انتقالی جنوب» (وابسته به ابوظبی) تحویل دهند. عربستان این اقدام را عبور از «خط قرمز» خود دانست و هشدار داد برای مقابله با این تجاوزات، اقدامات لازم را انجام خواهد داد. 
این تحلیلگر سیاسی ضمن مرتبط دانستن درگیری ریاض و ابوظبی با به رسمیت شناختن «سومالی‌لند» توسط اسرائیل، خاطر نشان کرد، اسرائیل در تلاش است در جزیره «سقطری» پایگاه نظامی ایجاد کند تا بتواند بر تنگه باب‌المندب، خلیج عدن و دریای عرب تسلط یابد. این موضوع تهدید مستقیمی برای امنیت و ثبات یمن و شهرهای ساحلی و بنادر عربستان است و کنترل حرکت کشتی‌های تجاری از طریق کانال سوئز و خلیج عقبه را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد.
به گفته وی، از زمان تأسیس شورای همکاری خلیج فارس،‌ این برای نخستین بار است که امارات و سعودی به عنوان دو کشور عضو، به صورت علنی با هم درگیر می‌شوند. است که درگیری نظامی میان دو کشور عضو آن به سطح علنی کشیده می‌شود؛ این وضعیت، پایانی بر بیانیه‌های تشریفاتی درباره «برادری و منافع مشترک» است و شاید بتوان گفت نقطه پایانی بر مرحله «دروغ‌گویی» در روابط دو کشور گذاشته است.
انصارالله، برنده اصلی در تحولات یمن
سؤال این است: آیا دایره این جنگ گسترش خواهد یافت و پای دیگر کشورهای حوزه خلیج‌فارس و قدرت‌های جهانی به آن کشیده خواهد شد؟ آیا امارات تمام نیروهای خود را ظرف ۲۴ ساعت از جنوب یمن خارج می‌کند؛ اما آیا این عقب‌نشینی به بحران پایان می‌دهد؟ آیا عربستان برای تسلط بر شهرهای جنوب یمن مانند حضرموت، المهره، سیئون و در نهایت عدن، نیروی نظامی اعزام خواهد کرد تا به حضور «شورای انتقالی» و شورش آن به طور کامل پایان دهد؟ در این صورت، واکنش امارات چه خواهد بود؟
قطعا جنبش انصارالله به رهبری سید عبدالملک الحوثی، که اکنون موضع بی‌طرفانه داشته و از گرفتار شدن سرسخت‌ترین دشمنانش در این جنگ ابراز خشنودی می‌کند، ممکن است برنده بزرگ این میدان باشد.
پرسش پایانی این است که موضع آمریکا و اسرائیل در قبال این درگیری چه خواهد بود و در صورت ادامه جنگ، از کدام طرف حمایت خواهند کرد؟. قدر مسلم اینکه، آن‌ها برای باج‌خواهب از طرف‌های درگیر و یا فروش قراردادهای تسلیحاتی به ارزش صدها میلیارد دلار، صرفا در پی طولان کردن این جنگ خواهند بود.
عطوان در پایان نوشت، بزرگ‌ترین اشتباه کشورهای خلیج‌فارس این بود که گمان کردند اسرائیل و آمریکا برای آن‌ها امنیت فراهم می‌کنند و آن‌ها را از جنگ‌های منطقه دور نگه می‌دارند. به همین دلیل، خود را به طور کامل از آرمان فلسطین جدا کردند و در قبال نسل‌کشی در غزه، یمن و لبنان موضع بی‌طرفی گرفتند؛ اما اکنون آتش دامن این دو کشور را گرفته است. «این نفرین غزه و خون شهدای آن و نفرین صلح ابراهیم است»
بازار


نظرات شما