اخبار محرمانه - ایلنا / هزینه یک وعده غذا -آنچیزی که بتوان اسمش را غذا گذاشت- برای یک خانواده متوسط کارگری، گاهی سه برابر حداقل دستمزد روزانهای است که در شورایعالی کار به تصویب رسیده اما مسئولان عالیرتبه توقع دارند کارگران با پایه مزد روزانهی کمتر از 400 هزار تومان، امور زندگی را بچرخانند.
«تورم» همه مرزهای قابل تصور را پشت سر گذاشته است و گرانی سنگین کالاهای خوراکی، زنگهای هشدار را به صدا درآورده است. تقریباً تمام کالاهای خوراکی در بازه زمانی یکساله، حداقل 100 درصد تورم را تجربه کردهاند؛ حتی دادههای رسمی نیز دال بر دو یا سه برابر شدن قیمت سبد خوراکیها در بازه یکسال اخیر است. براساس آنچه مرکز آمار ایران از شاخصهای تورم مهرماه منتشر کرده، در یکسال منتهی به مهر امسال، نان و غلات و همچنین میوهها و خشکبار 100 درصد گران شدهاند؛ تورم سبزیجات نیز بیش از 77 درصد بوده است.
رکوردشکنی شاخصهای تورمی در مهرماه امسال، تقریباً تمام غذاها و خوراکیهای ساده را از دسترس طبقه کارگر خارج کرده است؛ کارگرانی که خانه ندارند، آموزش و درمان مناسب ندارند و از تمام تفریحات سالم محروماند، از حقِ بدیهیِ «تغذیه شایسته» نیز محروم شدهاند.
در مهرماه، شاخص سالانه تورم به 38.9 درصد رسیده است. نرخ تورم نقطه به نقطه و ماهانه هم به ترتیب 48.6 درصد و پنج درصد اعلام شده است اما در حالیکه تورم ماهانه کلی 5 درصد است، تورم خوراکیها در یک ماه، 6.4 درصد اعلام شده است؛ تورم نقطه به نقطه کالاهای خوراکی نیز در مهرماه به 64.3 درصد رسیده است یعنی در مهرماه امسال به نسبت مهر سال قبل، خوراکیها بیش از 64 درصد گران شدهاند. در این میان، قیمت لوبیا چیتی با تورم 255 درصدی، 3.5 برابر و قیمت برنج ایرانی 2.5 برابر شده است. حتی برنج خارجی 61 درصد گران شده است. حبوبات به عنوان کالای جایگزین گوشت در صدر گرانیها قرار گرفته است؛ لپه 135 درصد، لوبیا قرمز 122 درصد و عدس 72 درصد رشد قیمت داشته است.
بازار ![]()
در این یکسال، رشد قیمت نان و غلات و میوهها و خشکبار چیزی حدود 100 درصد بوده؛ حتی سبزیجات ساده در بازه زمانی یکساله بیش از 77 درصد گران شدهاند.
تورم ماهانه اقلام خوراکی نیز بیسابقه بوده است؛ بیشترین افزایش نرخ ماهانه را گوشت قرمز و سفید با 6.7 درصد، ماهیها با 9.3 درصد، میوه و خشکبار با 6.9 درصد و سبزیجات با 11.9 درصد داشتهاند.
شرایط به گونهای جلو رفته و عدم مدیریت بازار قیمتها به جایی رسیده که دیگر «کالای جایگزینی» برای سفرهها وجود ندارد؛ کارگران که نمیتوانند به دلیل قیمتهای ابرنجومی، گوشت قرمز بخورند، در خرید مرغ، ماهی و حبوبات نیز ناتوان شدهاند؛ حتی قیمت حبوبات، سر به فلک کشیده است؛ قیمت سبزیجات ساده نیز به ارقام غیرقابل باور رسیده است.
یک کارگر بازنشسته در تماس با ما، از رنج سنگین زندگی کردن در شرایط فعلی میگوید؛ او به توصیف هزینههای سنگین یک وعده غذا برای 5 نفر میپردازد: «بچههایم مهمانمان بودند و تصمیم گرفتیم خورشت کرفس درست کنیم؛ میوه فروشی رفتم؛ یک خوشه کرفس خریدم 200 هزار تومان، باقی سبزیجات برای خورشت 100 هزار تومان شد؛ در مجموع 300 هزار تومان فقط پول سبزیجات خورشت شد! کمی بیش از نیم کیلو گوشت خریدم، شد 800 هزار تومان؛ یک میلیون و 100- هزار تومان، پول سبزی و گوشت خورشتی شد که خانواده 5 نفرهام در یک وعده خوردند، حدود 150 هزار تومان هم پول برنج این غذا شد.....».
این کارگر ادامه میدهد: میبینید قیمت یک وعده غذا برای خانوادهام سر به فلک میکشد؛ من 16 میلیون تومان حقوق میگیرم، وقتی یک وعده غذا یک میلیون و 300 هزار تومان میشود چطور زندگی کنم؟ بازنشسته باید دو جا کار کند که روزی یک وعده غذای گرم بخورد؛ حقوق بازنشستگی خرج یک هفته هم نیست...
هزینه یک وعده غذا -آنچیزی که بتوان اسمش را غذا گذاشت- برای یک خانواده متوسط کارگری، گاهی سه برابر حداقل دستمزد روزانهای است که در شورایعالی کار به تصویب رسیده اما مسئولان عالیرتبه توقع دارند کارگران با پایه مزد روزانهی کمتر از 400 هزار تومان، امور زندگی را بچرخانند.