اخبار محرمانه - فرارو /متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نشست آلاسکا میان ترامپ و پوتین نه دستاوردی برای واشنگتن داشت و نه به آتشبس در اوکراین انجامید. ترامپ پس از تهدیدهای اولیه، از مطالبه آتشبس عقب نشست و توافق کرد مذاکرات مستقیم برای «توافق صلح» آغاز شود؛ اقدامی که فشار را از دوش پوتین برداشت. رهبر کرملین با مهارت همیشگی توانست بار دیگر ابتکار عمل را در دست گیرد. هرچند ترامپ تلویحاً به تضمین امنیتی برای اوکراین اشاره کرده است.
مکس بوت-روزنامه واشنگتن پست| رهبران آمریکا و شوروی و بعدها روسیه در طول بیش از هشتاد سال گذشته بارها پشت میز مذاکره نشستهاند. نخستین بار در سال 1943، زمانی که فرانکلین روزولت برای دیدار با ژوزف استالین و وینستون چرچیل به تهران آمد. از آن زمان تاکنون، هر نشست رهبران دو کشور معنایی فراتر از یک ملاقات عادی داشته و گاه مسیر تاریخ را تغییر داده است.
از یالتا تا آلاسکا: تاریخ تکرار می شود؟
دیدار اخیر در آلاسکا میان دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه، نه به عنوان نقطهای تاریخی ماندگار ثبت خواهد شد و نه شکست فاجعهبار محسوب میشود؛ دستکم از نگاه کرملین، نتیجه آن چندان هم مأیوسکننده نبود. این نشست نه یادآور یالتای 1945 بود؛ جایی که روزولت و چرچیل به ناچار اروپای شرقی را به حوزه نفوذ شوروی سپردند. نه شبیه وین 1961؛ نشستی که در آن نیکیتا خروشچف از بیتجربگی جان اف. کندی جسارت یافت تا دیوار برلین را بنا کند و موشکهای هستهای را روانه کوبا سازد. و نه حتی همسنگ هلسینکی 2018؛ جایی که ترامپ با پذیرفتن روایت پوتین درباره عدم دخالت روسیه در انتخابات آمریکا، عملاً دستگاه اطلاعاتی کشور خود را زیر سؤال برد و موجب تحقیر ملی شد.
نشست آلاسکا را نمیتوان موفقیتی برای واشنگتن دانست. شاید بهترین نکتهای که بتوان درباره آن گفت این باشد که میتوانست به مراتب بدتر تمام شود. دونالد ترامپ، دستکم در برابر رسانهها، از مطالبه آشکار ولادیمیر پوتین برای واگذاری اراضی بیشتر اوکراین به روسیه در ازای آتشبس حمایت نکرد؛ هرچند طبق برخی گزارشها، در گفتوگو با رهبران اروپایی همین گزینه را «سریعترین راه رسیدن به صلح» خوانده بود. همچنین هیچ توافقی بر سر لغو تحریمهای آمریکا علیه مسکو حاصل نشد. اگر ترامپ در چنین سطحی امتیاز میداد، آلاسکا بهراحتی میتوانست در تاریخ بهعنوان «یالتای دوم» ثبت شود. اما اینکه فاجعهای رخ نداد، به معنای دستاورد نیست. در عمل، دیدار آلاسکا نوعی شکست بود: پوتین یکبار دیگر توانست در مواجهه با رئیسجمهور آمریکا ابتکار عمل را در دست بگیرد و دست برتر را از آن خود کند.
لبخندهای آلاسکا؛ پوششی برای شکست دیپلماتیک
نشانههای پیروزی پوتین از همان لحظه ورود به پایگاه مشترک المندورف-ریچاردسون عیان بود. سربازان آمریکایی، به شکلی که بیشتر شبیه نمایش مشروعیتبخشی بود تا تشریفات دیپلماتیک، برای استقبال از رهبری فرش قرمز پهن کردند که از سال 2023 به حکم دادگاه کیفری بینالمللی به اتهام جنایت جنگی تحت تعقیب است و به همین دلیل از سفر آزادانه به بسیاری کشورها محروم مانده است. در این صحنه، ترامپ با لبخندی گسترده و شور و شوقی آشکار، پوتین را به گرمی در آغوش فشرد و با دست دادن طولانی به او خوشامد گفت. بلافاصله نیز او را به سوار شدن در لیموزین ریاستجمهوری همان «هیولا»ی معروف دعوت کرد؛ حرکتی که خود یادآور «هیولایی در دل هیولا» بود. چند ساعت بعد، دو رهبر در حالی که مشاورانشان را همراه داشتند، از پشت درهای بسته نشست خارج شدند و در برابر خبرنگاران جهان در یک کنفرانس خبری مشترک ظاهر گشتند.
هرچند هیچ توافق رسمی از دل نشست بیرون نیامد، اما صحنه بیشتر به نمایش تبادل تعریف و تمجید بود تا مذاکرهای جدی. پوتین، در حرکتی حسابشده برای جلب رضایت ترامپ، ادعا کرد اگر او همچنان رئیسجمهور بود، روسیه هرگز به اوکراین حمله نمیکرد. پرسشی فوری اما بیپاسخ میماند: پس چرا در دوران ریاستجمهوری ترامپ، کرملین دامنه حملات موشکی و پهپادی خود را بیش از دو برابر گسترش داد؟
ترامپ نیز که این بار اندکی متواضعتر از معمول به نظر میرسید، نتوانست علاقه و شیفتگی دیرینهاش به رهبر کرملین را پنهان کند. با لبخندی آشکار، رو به پوتین گفت: «بسیار سپاسگزارم، آقای رئیسجمهور. آن سخن بسیار عمیق بود. باید بگویم ما نشستی بسیار سازنده داشتیم.» او سپس با عباراتی مبهم ادامه داد: «موضوعات زیادی بود که درباره آنها توافق داشتیم… و البته چند مسئله مهم هم باقی مانده که هنوز به نتیجه نرسیدهایم.»
تنها چند ساعت پس از پایان نشست آلاسکا، پرده از یکی از همان «موضوعات بزرگ» اختلافی کنار رفت: مسئله آتشبس در اوکراین. ترامپ در روزهای منتهی به این دیدار، لحنی تهدیدآمیز به خود گرفته بود و هشدار میداد اگر پوتین حملات را متوقف نکند، با «عواقب بسیار شدید» روبهرو خواهد شد. حتی در پرواز به آلاسکا، در مصاحبهای با فاکسنیوز تأکید کرد: «خوشحال نخواهم بود اگر بدون دستکم نوعی آتشبس از این نشست خارج شوم.»
اما نتیجه چه بود؟ نه آتشبسی حاصل شد و نه عواقبی در کار بود. برعکس، ترامپ در گفتوگویی پس از نشست با همان شبکه اعلام کرد بهدلیل «پیشرفت مثبت جلسه» قصد ندارد تحریمهای تازهای علیه روسیه اعمال کند و سپس در نیمههای شب، در شبکههای اجتماعی خود آشکار ساخت که عملاً از خواسته اولیهاش عقبنشینی کرده است: او و پوتین توافق کردهاند بهجای توقف فوری حملات، مستقیماً وارد گفتوگوهای یک «توافق صلح» شوند؛ توافقی که قرار است «به جنگ پایان دهد».
پوتین و هنر فریب؛ بازی استادانه رهبر کرملین با غرب
این عقبنشینی ترامپ، عملاً فشار از روی پوتین برای توقف حملات خونبار علیه اوکراین را برداشت. همانطور که رهبر کرملین در نشست خبری نیز با صراحت بیان کرد، او حتی یک گام از مواضع خود عقب ننشسته است: هر «توافق صلحی» باید به «علل اصلی این درگیری» بپردازد. و البته از نگاه مسکو، ریشه جنگ چیزی نیست جز اصرار اوکراین بر انتخاب راه دموکراسی غربگرایانه و رهایی از سایه روسیه.
بدینترتیب، پوتین بار دیگر موفق شد یک رئیسجمهور آمریکایی را در زمین خود بازی دهد؛ روندی که ریشهاش به نخستین ملاقات او با جورج دبلیو. بوش در اسلوونی در سال 2001 بازمیگردد. همانجا بود که بوش با سادهدلی در کنفرانس خبری اعلام کرد: «به چشمان پوتین نگاه کردم، روح او را احساس کردم و او را انسانی صادق و قابل اعتماد یافتم.» پاسخی که چندی بعد جان مککین با طعنهای فراموشنشدنی داد: «من هم به چشمان پوتین نگاه کردم و سه حرف دیدم: کا.گ.ب»
واقعیت آن است که ولادیمیر پوتین، با اتکا بر آموزشهای دوران کا.گ.ب و زیرکی سیاسی ذاتی، به مهارتی کمنظیر در فریب و دستکاری همتایان آمریکاییاش دست یافته است. تازهترین نمونه در همان گفتوگوی پس از نشست آشکار شد؛ جایی که دونالد ترامپ فاش کرد پوتین به او گفته است که در انتخابات 2020 واقعاً پیروز بوده و تنها «رأیگیری پستی تقلبی» نتیجه را تغییر داده است. دشوار بتوان طنزی تلختر از این یافت: دیکتاتوری که مهمترین رقیب سیاسیاش در زندان جان باخته، ناگهان به مرجع تشخیص سلامت انتخابات تبدیل میشود. ادعاهای پوتین در نشست خبری نیز چیزی از این نمایش پوچ کم نداشت. او مدعی شد که در دل برای مردم اوکراین «محبتی برادرانه» دارد؛ جملهای که به همان اندازه گزاف و پوچ است که باور به صداقت او در دفاع از دموکراسی است.
با وجود آشفتگی و تناقضهای آشکار در رویکرد دونالد ترامپ نسبت به جنگ اوکراین، هنوز جای اندکی امید باقی است. او پس از نشست اخیر، در گفتگو با رهبران اروپایی تلویحاً اشاره کرده که شاید حاضر باشد در چارچوب یک توافق صلح، نوعی تضمین امنیتی از سوی ایالات متحده به اوکراین ارائه کند؛ اقدامی که اگر به اجرا درآید، میتواند برای کییف یک دستاورد راهبردی به شمار آید.
بازار ![]()