اخبار محرمانه - روزنامه جوان / «تغییر از کدام مسیر؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم مصطفی قربانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در بیانیه جبهه اصلاحات که میتوان آن را با بحث ضرورت «تغییر پارادایم حکمرانی» که برخی نخبگان سیاسی این جریان مطرح میکنند، همراستا دانست، در واقع تلاش شده است مسیر مشخصی برای تغییرخواهی در ایران تعریف شود.
محوریت این بیانیه، تأکید بر اصلاحات ساختاری در دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی به منظور تغییر گفتمان حکمرانی به توسعه ملی از طریق تدوین و اجرای «دکترین توسعه و آبادانی ایران» بوده و در همین زمینه، بر برخی تغییرات رویکردی و رفتاری در حوزه سیاست خارج کشور مانند اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنیسازی و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریمها تأکید شده است.
تأکید بر ضرورت اصلاحات و تغییر در کشور در ابعاد مختلف، اگرچه ضروری و مورد اجماع همه نخبگان و جریانهای سیاسی است، اما در عین حال، محل اختلاف آنها نیز است، به این ترتیب که در عین اجماع پیرامون اصل ایجاد اصلاح و تغییر، درباره کیفیت این تغییر و مسیر آن اختلاف وجود دارد.
در این میان، جبهه اصلاحات با تأکید بر یکسری گزارههای تقریباً ثابت، مسیر تغییرخواهی و تحقق دکترین توسعه و آبادانی در ایران را به طور عمده از ناحیه گرهگشایی در روابط خارجی کشور میسر میداند.
بازار 
حال، اگرچه نمیتوان نقش تعامل سازنده با دنیا را در ایجاد اصلاحات و بهبود وضعیت ایران نادیده گرفت، اما منطقی آن است که در این زمینه، با مواجهه صریح و واقعی با واقعیتها، درصدد نسخهپیچی متقن برای ایجاد هرگونه تغییر در ایران و تحقق توسعه آن باشیم.
به تعبیر دقیقتر، در کنار مشکلات و مسائل مختلف داخلی، یکی از مهمترین موانع ایجاد هرگونه تغییر و بهبود اوضاع در ایران، فشارهای خارجی است.
مواجهه صریح و منطقی با واقعیتها ایجاب میکند که بهجای نگاه آرمانی به واقعیتهای جهانی و منطقهای، به این فشارهای خارجی که هماکنون بهصورت ترکیبی و در قالب تحریمهای فلجکننده، جنگ شناختی و اخیراً با جنگ تمامعیار نظامی خود را نشان داد، نگاه دقیقتری داشته باشیم تا آنگاه به جای قرار دادن مذاکره با قدرتهای جهانی و عاملان فشارهای ضدایرانی در مقام راهحل مشکلات کشور و تلاش برای حرکت در راستای ترجیحات آنها، تلاش شود راهبردی مورد اجماع و اثربخش در برابر آنها تدوین و اجرا شود.
منطقی آن بود که در این شرایط، نخبگان جبهه اصلاحات و صادرکنندگان بیانیه مذکور، با کنار گذاشتن برخی داعیهها که غلط بودن آنها بهویژه در طول جنگ تحمیلی 12 روزه اثبات شد، در مسیر اجماع و همبستگی ملی گام بردارند و گزارههای مفروض خود را برای تحقق توسعه در ایران در سایه واقعیتهای این جنگ، مورد بازبینی قرار دهند.
ممکن است سؤال شود غلط بودن کدام داعیهها در طول جنگ اثبات شد؟ به صورت اجمالی میتوان گفت که در طول جنگ برخلاف تبلیغات دشمنان ایران اثبات شد حمایت از مقاومت اسلامی، تأکید بر داشتن توان دفاعی بازدارنده، بیاعتمادی به امریکا و جستوجوی راهحل مشکلات در دامن آن، سیاستهایی متقن، منطقی و قدرتآفرین بوده است و در همین زمینه اثبات شد که رهبر معظم انقلاب چه نقش بیبدیل و محوری در انسجام ملی و اقتدار ایران دارند، بنابراین انتظار آن بود که به جای تلاش جهت تغییر رفتار در برابر فشارهای خارجی، مقاومت در برابر آنها و تقویت حوزههای قدرت و توانمندی کشور از سوی نخبگان جبهه اصلاحات مطالبه و تجویز شود، زیرا تاریخ نیز ثابت کرده است هرگونه تغییرخواهی و تحقق توسعه در تاریخ مدرن در سایه حفظ و ارتقای حوزههای قدرت رخ داده است و بازیگرانی که در این گردونه حاضر به واگذاری حوزههای قدرت خود باشند یا از تقویت آنها غفلت کنند، سرنوشتی جز پشیمانی ندارند.
به عنوان نکته پایانی باید گفت که تحقق دکترین توسعه و آبادانی ایران از مسیر قویشدن و ایستادگی در برابر فشارهای خارجی میگذرد و در این میان، تغییر رفتار در برابر فشارهای خارجی، همانگونه که تجربههای مختلف در تاریخ ایران معاصر هم اثبات کرده است، هم با قوی شدن منافات دارد و هم با تهیسازی حوزههای قدرت کشور، طرفهای خارجی برای تشدید فشارها علیه ایران تحریک میشوند.
منطقی آن است که جبههای که خود را پرچمدار تلاش برای تحقق توسعه و آبادانی ایران میداند، در پردازش راهحلهای خود برای توسعه و آبادانی ایران، به این مهم توجه داشته باشد.
از آنچه گفته شد نباید نتیجه گرفت که نگارنده مخالف حل مسائل و تحقق توسعه و آبادانی ایران عزیز است که اتفاقاً این مهم جزو مهمترین نقاط اشتراک همه ایرانیان است، اما برای تحقق آن، مبتنی بر تجربیات دو قرن اخیر ایران، باید راهحل را در سایه قویشدن و رفع وابستگیها تعریف کرد.