اخبار محرمانه - خراسان / آنکه با چراغی در دست، گام در راه مینهد در چاه نخواهد افتاد. در این جاده پیچ در پیچ که نامش زندگی است گاه، راه چندان باریک و تاریک میگردد که به اندک لغزشی به ژرفنای سیاهیِ درههای تباهی درخواهی غلتید.اما در نهاد آدمی، چراغی افروختهاند: خرد! کفاک من عقلک ما أوضح لک سُبُلَ غَیّک من رُشدک. آنکه بی توشه گام در راهی مینهد دیر یا زود بینوای و بینای از پای میافتد. اما در سفری که نامش زندگی است آدمی بیراهتوشه نیست؛ توانمند و داراست: إن أغنی الغنی العقل. در خمِ گردنههای دشخوار زندگی، راهزنان مسلح به کمین نشستهاند تا جان و نان و ایمانِ تو را به یغما برند. آنکه در دست شمشیری دارد دریغ است که تسلیم دزدان شود: العقلُ حسام قاطع!آری! زندگی به جنگلی ماننده است: انبوه و بشکوه، سایه در سایه، تاریک روشن! در آن بی راهنما گام زدن جز به دام دد و دیو در افتادن فرجام ندارد. اما خداوند راهنمونی با آدمی همراه کرده که هرگز به او خیانت نمیکند: لا یغشّ العقل من استنصَحه. در غار تنگ و تار جهان، یار آدمی خرد است. آدمی به پاس خرد، گرامی ترین آفریدگان است؛ ورنه او را بر جماد و جانور چه افزونی است؟ سنگ سیه بودم از قیاس و خرد / کرد چنین در شاهوار مرا / سر ز کمند خرد چگونه کشم؟ / فضل، خرد داد بر حمار مرا
آنکه راهنما دارد و رهنمود نمیجوید، آنکه چراغ دارد و بیراهه میپوید، آنکه رهتوشه دارد و از هلاک نمیرهد، آنکه شمشیر دارد و گردن مینهد راستی را که هم به توبیخ تاریخ و هم به عتاب آن خطاب سزاوار است: «افلا تعقلون؟» کسی کو خرد را ندارد به پیش / دلش گردد از کردۀ خویش، ریش
هشتمین چهلچراغ فرزانگی چه روشن فرمود: «آدمی را خرد او دوست و نادانی او دشمن است.» (عیون اخبارالرضا(ع)،ج 1،ب 26،ح 15)
نویسنده: سید احمد میرزاده