اخبار محرمانه - فرهیختگان / «مشکوک نباشید» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم محمد زعیمزاده است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در خصوص وضعیت فعلی باید به چند نکته توجه کنیم، اول اینکه ما در نبرد با اسرائیل در وضعیت توقف جنگ هستیم، نه آتشبس، نه صلح و نه چیز دیگر. وضعیت توقف جنگ و ایستادن در نقطه خاکستری به چه معناست؟ وضعیت خاکستری جایی بین دو منطقه سرخ است، یعنی بین دو جنگ، اینکه جنگ دوم چه زمانی انجام میشود خیلی مشخص نیست، چند ساعت بعد، چند روز بعد، چند هفته، چند ماه یا چند سال بعد، اما واقعیت این است که جنگ تمام نشده است. دوم صهیونیستها قطعاً شکستخورده مرحله اول جنگ بودند، شکست یا پیروزی هر نیرویی در جنگ با میزان تحقق اهدافشان سنجیده میشود. آنها نهتنها به هیچکدام از چهار هدف اصلی خود، یعنی پایان هستهای، پایان موشکی، فروپاشی سازمان رزم ایران و شورش اجتماعی در تهران نرسیدند، بلکه به دلیل حملات ایران به تلآویو و حیفا و... به میزان 20 ماه جنگ در فلسطین و لبنان متحمل خسارت شدند و فرایند جنگ نشان میداد این خسارتها شیب صعودی داشت و اگر نبرد ادامه مییافت تابآوری آنها دچار آسیب جدی میشد. میزان این خسارتها را باید در جغرافیای محدود سرزمینهای اشغالی فهم کرد. طرف صهیونیست که بهواسطه آمریکاییها ایده توقف جنگ را پیش برد به طور مشخص سه هدف دارد؛ نخست طراحی پلن جدید برای جنگ دوباره، دوم بازسازی سامانه فرسوده دفاعی که در روزهای آخر جنگ تقریباً به هیچموشک ایرانیای نه نمیگفت و سوم تلاش برای کار روی افکار عمومی جامعه ایرانی و مهندسی اجتماعی در مسیر واگرایی، یعنی حمله به نقطه قوت ایرانیان که موجب شکست بزرگ اسرائیلیها در جنگ 12 روزه شد.
مقابله با اهداف اول و دوم اسرائیل مربوط به دستگاههای امنیتی و نظامی کشور است و انشاءالله در آن بخشها همه برنامهریزیها انجام شده تا در صورت شرارت مجدد دشمن، کشور کمترین آسیب را ببیند و صهیونیستها همچنان زیر ضرب سنگین نیروهای ایرانی باقی بمانند؛ اما بخش سوم کاملاً به ساختهای فرهنگی و رسانهای کشور برمیگردد. اجازه بدهید کمی صریحتر حرف بزنیم، رهبر انقلاب در پیام روز پنجشنبه از ملت 90 میلیونی ایران گفتند که همدل و همدوش، شکست را به اسرائیل و آمریکا تحمیل کردند. در سخنان رهبری هیچخطکشیای بین مردم انجام نشد؛ خط همان است ایراندوستان و ایرانستیزان، اما همزمان با این سخنرانی راهبردی رهبری در برخی برنامهها و تولیدات رسانههای رسمی و غیررسمی مسیری دیگر طی میشود. یک مسئول مهم رسانهای در گفتوگویی یک دشمن فرضی میسازد که میخواهد بدون نام خدا از ایران دفاع کند و از پارادایم پارادایم آغل رونمایی میکند.
یکی از روشنفکران سعی میکند دعوای امت - ملت راه بیندازد. در برنامه دیگری در رسانه رسمی گزارشی منتشر میشود که هنرمندانی را که در ماجرای اخیر موضع گرفتهاند به دو بخش تقسیم میکند؛ آنهایی که سفت و محکم موضع گرفتهاند و آنهایی که خیلی معمولی فقط به بحث وطن اشاره کردهاند و بعد کارشناسی در برنامه میگوید آنهایی که سفت موضع نگرفتهاند؛ نگران آیندهشان هستند. انصافاً سطح عقل در رسانه بزرگ رسمی کشور را ببینید، همان شب در یکی دیگر از برنامههای تلویزیون عملاً مناظرهای با موضوع سیاست داخلی برگزار میشود.
چکیده عقل و هنر دوستان در شرایطی که اسرائیل از همه 90 میلیون ایرانی زخمخورده این است که دوگانه ملیگرایی-امتگرایی را احیا و این شکاف را تعمیق کنند، انصافاً اگر اسم این عقبماندگی فرهنگی و رسانهای نیست پس چیست؟ اساساً فرض کنیم چنین دوگانههایی اصیل و واقعی هستند (که نیستند) در این شرایط کدام امتگرایی از حمله به ملیگرایی سود میبرد و کدام ملیگرا فکر میکند با حمله به نیروهای ایدئولوژیک امتی آوردهای دارد؟ نمیخواهم پای ایدههای داییجان ناپلئونی را پیش بکشم و بگویم وقتی امکان رسوخ و نفوذ در سطح امنیتی منتفی نیست، چرا نباید همین احتمال را برای فرهنگ و رسانه هم داد؟ اما میخواهم بگویم این سطح از کودکمآبی در رسانه هم طبیعی نیست.
بازار ![]()
علیایحال صیانت از انسجام 90 میلیون ایرانی و همگرایی آنها با هر نگاهی یک وظیفۀ ملی است، آن طرح صیانت کذایی را که عامل انشقاق بود، فراموش کنید. طرح صیانت از همبستگی ملی حاصل از دفاع ملی را سلباً و ایجاباً کلید بزنید.