اخبار محرمانه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه انگلیسی گاردین تأکید کرد: جنگ علیه ایران، نتیجه معکوس برای آمریکا و اسرائیل داشت و اکنون چند دهه سیاست فشار، تهدید و بیثباتسازی، چیزی جز آشفتگی، ضعف و تناقض از خود نشان نمیدهد.
گاردین در یادداشتی با عنوان«وقتی جنگ، نتیجه معکوس برای آمریکا و اسرائیل میدهد»، نوشت: حمله غافلگیرانه اسرائیل علیه ایران، همزمان با تشدید فشارهای داخلی بر دولت نتانیاهو رخ داد. این همزمانی تصادفی نبود. نتانیاهو، با بهرهگیری از نفوذ خود در دولت ترامپ، عملاً رئیسجمهور آمریکا را وارد رویاروییای کرد که بیش از آنکه خدمت به منافع واشنگتن باشد، در خدمت جاهطلبیهای منطقهای نتانیاهو است. هدف حمله، ظاهراً نابودی زیرساختهای هستهای ایران اعلام شد؛ اما نشانهها و تحلیلها حاکی از آن است که این عملیات بیشتر رنگ و بوی نمادین داشت تا واقعاً راهبردی. سایت فردو، یکی از اهداف اصلی حملات، از پیش تخلیه شده بود و مقامات آمریکایی نیز اکنون اذعان دارند که این تأسیسات تخریب نشده است.
پاسخ نظامی ایران به این حملات، شکاف بزرگی در محاسبات نظامی اسرائیل ایجاد کرد. موشکهای نقطهزن ایرانی، سامانههای پدافندی گنبد آهنین را دور زدند، میلیونها نفر از ساکنان اسرائیل را به پناهگاهها کشاندند و تصویری جدید از آسیبپذیریهای راهبردی این رژیم ترسیم کردند. این پاسخ نهتنها حیثیتی بود، بلکه حامل پیامی روشن برای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بود: ایران در برابر تجاوز، تنها به سیاست «تحمل» اکتفا نخواهد کرد. از نظر راهبردی، زیرساختهای هستهای ایران بهگونهای طراحی شدهاند که در برابر اینگونه حملات دوام بیاورند. پراکندگی جغرافیایی، استتار تأسیسات و عمق ساختاری آنها بهگونهای است که نابودی کامل آنها مستلزم حمله زمینی تمامعیار است؛ سناریویی که در تجربه عراق، به فاجعهای تاریخی برای آمریکا انجامید.
آمریکا و متحدانش طی دهههای گذشته، بارها و بارها راهبرد فشار حداکثری را علیه ایران آزمودهاند؛ از تحریمهای فلجکننده اقتصادی گرفته تا ترور دانشمندان هستهای و حملات سایبری. اما دستاورد این سیاستها نهتنها فروپاشی یا تسلیم نبوده، بلکه تقویت خودکفایی، افزایش تابآوری داخلی و توسعه توانمندیهای بازدارنده ایران را بههمراه داشته است. همچنین برخلاف انتظارات مهاجمان، حمله اخیر باعث بروز ناآرامی داخلی یا شورش عمومی نشد. برعکس، بسیاری از اقشار جامعه، فارغ از گرایش سیاسی یا عقیدتی، تجاوز خارجی را تهدیدی علیه حاکمیت ملی تلقی کردند. نتیجه، شکلگیری نوعی وحدت و همبستگی در برابر دشمن مشترک بود.
در کنار حملات نظامی، دستگاه تبلیغاتی غرب و اسرائیل تلاش کرد تا با برجستهسازی فرزند شاه مخلوع رژیم پهلوی او را بهعنوان گزینهای برای دوران پس از جمهوری اسلامی معرفی کند. اما واکنش افکار عمومی ایران نسبت به این پروژه، بیش از آنکه استقبال باشد، تمسخر و بیاعتنایی بود. این تلاش تنها نشانهای از بیارتباطی کامل این سیاستها با واقعیتهای ایران امروز است.
در واشنگتن نشانههایی از تغییر رویکرد دیده میشود. برخی از مقامات ارشد، از جمله معاون رئیسجمهور، خواستار بازنگری در سیاستهای تهاجمی شدهاند. آنان با اشاره به هزینههای سنگین درگیری مستقیم با ایران، بر ضرورت بازگشت به مذاکره و پرهیز از ادامه مسیر بنبست تأکید میکنند. این چرخش فکری، اگرچه دیرهنگام، اما نشانگر آن است که حتی در درون ساختار حاکمیتی آمریکا نیز سیاست فشار به بنبست رسیده است.
بازار ![]()