خاطرات نهاوندیان از روحیات علمی استاد شهید مطهری
سیاسی
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - ایکنا / شاگرد نزدیک شهید مطهری با اشاره به روحیات علمی ایشان گفت: مطهری را ترکیب حریت فکری در کنار غیرت دینی میسازد؛ یعنی من ترس و واهمه نداشته باشم که در باشگاه اندیشهها عضو باشم و به مصاف اندیشهها و مکاتب دیگر بروم و حتی اعتقاد داشته باشم که ممکن است در مکاتب باطل هم حرفهای صحیح باشد اما باید قدرت داشته باشم که سره را از ناسره تمییز دهم.
خبرنگار ایکنا به مناسبت دوازدهم اردیبهشت و سالروز شهادت شهید مطهری گفتوگویی با محمد نهاوندیان، اقتصاددان، استاد دانشگاه و یکی از شاگردان نزدیک شهید مطهری انجام داده است که با مرور خاطراتی از نحوه آشنایی و همکاری با ایشان، تصویری دقیقتر از روحیه علمی، دغدغههای فرهنگی و روششناسی ویژه این استاد در مواجهه با مسائل اجتماعی، اقتصادی و ایدئولوژیک ارائه میدهد. روایت این شاگرد، تنها گزارشی از یک رابطه استاد و شاگردی نیست؛ بلکه گواهی است بر روش فکری استاد مطهری که در آن، ایمان و عقلانیت، سنت و تجدد، و التزام دینی با آزادی فکری در تعاملی سازنده قرار گرفتهاند. اینجا بخشهایی از این مصاحبه را بخوانید:
*شهید مطهری در تابستان سال 1357 سخت مشغول نوشتن مجموعه جهانبینی بودند و در مردادماه همان سال مشغول نوشتن «جامعه و تاریخ» شدند اما مراجعات مکرر به ایشان در زمان اوج انقلاب و اعتراض اجتماعی و همزمانی با جلسههای مختلف شهرستانها سبب شد تا به ایشان پیشنهاد کنم به مکانی برویم تا با فراغ بال نوشتن کتاب «جامعه و تاریخ» را تمام کنند زیرا انتشار این کتاب بسیار مهم بود؛ با ایشان به روستای شهرستانک رفتیم تا این کتاب در آنجا به پایان برسد و خاطرات بسیار خوبی در آن ایام شکل گرفت.
بازار ![]()
*مرحوم مطهری فرد معتمد امام(ره) بود و در اوج مسائل انقلاب به دلیل اینکه اشتغالات مبارزه بسیار شده بود جلسات هفتگی چند ماهی تعطیل شد. این نکته شایسته ذکر است که مرحوم مطهری پس از پیروزی انقلاب، رئیس شورای انقلاب شدند؛ قاعدتاً اگر ایشان فردی بود که دنبال قدرت و منصب بود کارهای علمی خود را یا کنار میگذاشت یا اولویت چندم خود میدانست اما همان اوایل اردیبهشتماه سال 1358 ایشان با من تماس گرفتند و گفتند که اکنون آن جلسات هفتگی اقتصاد بیشتر مورد نیاز است؛ برنامهریزی کن تا دوباره این جلسات را شروع کنیم که دیگر شروع دوباره آن میسر نشد و شهادت ایشان مانع شد.
*مرحوم مطهری قهرمان و قربانی مبارزه با التقاط بود و در آخر ترور ایشان توسط کسانی صورت گرفت که نمونههای یک التقاط در تفکر دینی داشتند و مورد انتقاد شدید مرحوم مطهری هم بودند. در تفاسیری که گروه فرقان منتشر کرده بود کاملاً هویدا بود که آنها از الفاظ دینی یعنی آیات و روایات برای یک دلبستگی ایدئولوژیکی که یک مسلک، روش و منش است استفاده ابزاری میکردند.
*اینگونه نبود که آنها به دنبال این باشند که ببینند آیه قرآن واقعاً چه میخواهد بگوید؛ به قول نویسنده مارکسیست گئورگی پلخانف «این سنگ نوشتهها و آثار تاریخی ممکن است سخن نگویند؛ ما باید آنها را به سخن در بیاوریم» یعنی با یک رویکرد ایدئولوژیک بهانهای پیدا کنند تا آن را در مسیر تقویت و تثبیت ایدئولوژی خود به کار ببرند و گروه فرقان با قرآن و روایات اینگونه برخورد میکردند. مرحوم مطهری در سالهای آخر عمر خود به مبارزه تمام قامت با این روش و منش برخاسته بود؛ مخصوصاً از دیدگاه ایشان التقاط اسلام با مارکسیسم، بزرگترین ابتلای فرهنگی آن دوره بود.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1358021/