شکاف در جناح چپ و راست
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
پس از ماهها کنشگری چهرههای سیاسی جریانات مختلف، انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در روز 11 اسفندماه برگزار شد و البته این انتهای مسیر حواشی و صفآراییهای سیاسی برای ورود به مجلس دوازدهم نبود و پس از انتخابات نیروهای سیاسی پیروز و مغلوب با طرح مطالبی، شرایطی را فراهم کردند که فضای جامعه ملتهب شد. صفآراییهایی که از ماهها قبل از انتخابات با روشهایی متفاوت در جریانات سیاسی آغاز شد و با گذشت زمان آرایش نیروها شاهد تغییرات و شکلگیری مجدد بود و شیب این تغییر و تحولات در ماههای منتهی به انتخابات تندتر شد. نکته مهمتر آنکه در انتخابات اخیر، استراتژی و راهبرد سنتی جبهههای سیاسی دستخوش تغییر اساسی شد و همین موضوع سبب شد حاشیهها در جریان اصولگرا و اصلاحطلب بیش از دورههای پیشین دنبال شود. راهبردی که راست سنتی و چپهای عملگرا را مجبور به بهروزرسانیهای شب انتخاباتی کرد.
آغاز انفعالی اصلاحطلبان
معمولا در فاصله یک سال مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی، تیمهای انتخاباتی در شهرستانها رفتهرفته آرایش انتخاباتی به خود میگیرند و با توجه به گزینههایی که برای حضور در کارزار انتخابات معرفی میکنند امیدوارند بتوانند صندلیهای بهارستان را به خود تخصیص دهد. هرچند انتخابات 1402 با حاشیههایی روبهرو بود، ولی بخشی از سیاستمداران همواره امیدوار به آینده در حال برنامهریزی بودند.
در این میان عدهای هم بودند که رویکردهای دیگری را در پیش گرفته بودند و راهبردهای انفعالی و تحریمی را چاشنی فعالیت و البته حیات سیاسی خود کردند. چند سالی است ایام انتخابات که میشود اصلاحطلبان رادیکال همنوا با اپوزیسیون خارجنشین، ساز تحریم انتخابات کوک میکنند. تکلیف اپوزیسیون که روشن است؛ اما اصلاحطلبان رادیکال از انتخابات 88 به این سو و در شرایطی که خود متهمان ردیف اول فتنه و خدشه به رأی اکثریت بودند، با فرار به جلو به قول معروف دست پیش گرفتند تا پس نیفتند و از آن پس تحریمی شدند تا بهزعم خود انتقام 88 را بگیرند و فقط شدت یا طریقه پیشروی این هدف را در انتخابات مختلف تغییر میدهند. همین راهبرد تحریمی در نهایت با نوعی یک بام و دو هوای رادیکالها در انتخابات 1402 هم تکرار شد.
توئیتها و بیانیههایی که آدرس و فتوای گذر از صندوق رأی میدادند و از طرفی سرگعدههای رادیکالها که از صراحت این لفظ شانه خالی میکردند. رادیکالیسم حاکم بر جبهه اصلاحات چهرههای شاخص این جریان را نیز به ستوه آورده است، بعد از شکست پروژه تحریم انتخابات و ضد مشارکتی حالا با بازتاب کم آنها در آینه لایههای اجتماعی روبهرو شدهاند و فهمیدهاند که حتی رأی ندادن چهره ویترینی اصلاحات یعنی سید محمد خاتمی هم تأثیری روی تغییر رفتار سیاسی مردم ندارد و بدنه از رأس عبور کرده است.
رادیکالیسم و راهبرد تحریم انتخابات
در این میان اما همزمان با دنبال کردن راهبرد تحریمی توسط رادیکالهای جبهه اصلاحات به دبیرکلی آذر منصوری، عدهای از احزاب این جبهه بودند که ترجیحشان آمدن به میدان انتخابات و استفاده از فرصت انتخابات برای تصاحب کرسیهای سبز بهارستان بود. احزاب کارگزاران سازندگی، ندای ایرانیان و اعتماد ملی احزابی بودند که علیه سیاست تحریمی جبهه اصلاحات تصمیم به مشارکت حزبی در انتخابات داشتند.
رویکرد اصلاحطلبان در انتخابات اخیر را میتوان نمونه بارزی از انحصارطلبی رادیکالها دانست. پس از ایجاد این شکاف میان میانهروها و رادیکالهای اصلاحطلب، تندروهای اتحاد ملت سعی داشتند با وارد آوردن فشار بر چهرههای میانهرویی که در انتخابات شرکت کرده بودند، آنها را مجبور به انصراف کنند. همین رویکرد را در تقابل با احزاب ندای ایرانیان، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی با دبیرکل جبهه اصلاحات و رادیکالهای نزدیک به او میتوان دید. تقابلی که البته موضوع جدیدی نیست و حکایت از گسلی کهن بین این دو طیف دارد. تقابلی که نه در یک مرحله بلکه در وهلههای متعدد زنگ اختلاف را در اردوگاه اصلاحطلبان به صدا درآورد و این اختلاف تا جایی پیش رفت که حتی شایعه جدایی ندای ایرانیان، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی از جبهه اصلاحات در هفتههای منتهی به انتخابات منتشر شود و بعد هم با تکذیب یکی در میان چهرههای میانهرو، این شایعه خاتمه یافت.
روزنه جدید
در پایان اما 110 نفر از اصلاحطلبان بیانیهای را مبنی بر حضور در انتخابات جهت روزنهگشایی منتشر کردند که این بیانیه از لحاظ مختلف حائز اهمیت بود. مهم نه از باب اینکه آنها اعلام کردند در انتخابات آینده شرکت میکنند و فهرست میدهند. مهم از این باب که گزارههای عقلانی در آن نهفته است. آنها اعلام کردهاند: «حق رأی یک ظرفیتسازی برای کنش سیاسی است، از آن نمیگذریم. دوم آنکه خیر حضور در انتخابات بیش از تحریم آن است. محبوبیت ما با رادیکال شدن حاصل نمیشود و تحریم انتخابات موجب تشدید تحریم اقتصادی میشود. همچنین کاهش مشارکت تحریمها و تهدیدهای دشمن را تشدید میکند.»
پس از انتشار این بیانیه، رادیکالها با انشعاب جدیدی از جبهه اصلاحات مواجه شدند و در نهایت میانهروها توانستند با ائتلاف و جمعآوری لیستهایی 30 نفره مثل صدای ملت در تهران در انتخابات 1402 خود را به معرض رأی مردم بگذارند. البته که این لیستها منحصر به اصلاحطلبان نمیشد و میتوان از آنها بهعنوان ائتلافی از مستقلین، اعتدالیون و اصلاحطلبان میانهرو نام برد که از این طیفها در دور ابتدایی انتخابات 41 نفر بهصورت قطعی وارد مجلس شدهاند. با توجه به ورود این 41 نفر گمانهزنیها در خصوص تشکیل یک فراکسیون اقلیت به نام فراکسیون مستقلین یا معتدلین مطرح میشود که در شمارههای پیشین «صبح نو» در خصوص ابعاد تشکیل این فراکسیون مطالبی را منتشر کردهایم.
در این میان چهرههایی از طیف اعتدال و توسعه هم از ابتدای آغاز فعالیتهای انتخاباتی 1402 کنشهایی را برای ائتلاف با اصلاحطلبان میانهرو داشتند و نوبخت هم از احتمال ائتلاف اعتدالیون با میانهروهای اصلاحطلب و همچنین طیف نزدیک به لاریجانی صحبت کرده بود. بعد از اینکه نوبخت حوزه انتخابیه خود را به استان گیلان تغییر داد، رفتهرفته احتمال این ائتلافها هم کاهش یافت و در نهایت همگی این طیفها زیر چتر لیست «صدای ملت» با سرلیستی علی مطهری جمع شدند که البته اقبال خوبی هم در تهران نداشتند و از طرفی نوبخت هم در گیلان جزو منتخبین دور اول نبود و از رقابت برای کرسیهای بهارستان جا ماند.
صفآرایی اصولگرایان در مسیر بهارستان
با وجود تأکیدات بسیار در اردوگاه اصولگرایان مبنی بر اجماع و وحدت بر سر یک لیست واحد، در نهایت این مسأله در تهران به بنبست رسید و شاهد ارائه لیستهای متعددی برای انتخابات بودیم. اگرچه در تدوین ساز و کار و تنظیم لیستهای انتخاباتی، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب دست برتر را داشته؛ اما راهبردهای این شورا مورد انتقاد برخی از اصولگرایان قرار گرفت و در اردوگاه راستها، شاهد ارائه چهار لیست مختلف بودیم.
برخلاف انتخابات سال 98، انشقاق در لیستهای انتخاباتی اصولگرایان نمود بیشتری داشت. اینبار برخی از جریانات در اردوگاه اصولگرایی که از همان ابتدای فعالیتهای انتخاباتی هدفشان را بر رقابت درونجریانی تنظیم کرده بودند، در شب انتخابات قید ائتلاف و وحدت با سایر طیفهای اصولگرا را زدند و در واپسین روزهای منتهی به انتخابات لیستهای متعددی را منتشر کردند.
لیستهایی که البته چهرههای مشترکی را با یکدیگر سهیم بودند و بهنوعی اصلیت همگی آنها یک نوع بود؛ اما چاشنی تغییر آنها صرف تغییر تعدادی از افراد در آنها بود که این موضوع سبب پراکندگی آرا در بین این چهرهها شد و از طرفی مرجعیت لیستی رأی دادن در انتخابات 1402 به کنار رانده شد که میتوان این موضوع را در آمار آرای منتخبین دور اول مجلس هم مشاهده کرد.
آرایش لیستها در مجلس
لیستها در این انتخابات جریانهای سیاسی نظیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، شورای وحدت اصولگرایان، اُمنا، جبهه صبح ایران و صدای ملت با محوریت چهار حزب اصلاحطلب کارگزاران سازندگی، اعتدال و توسعه، اعتماد ملی و ندای ایرانیان صحنهگردانان اصلی انتخابات بودند. بر اساس نتایج اعلام شده در سراسر کشور 93 نفر از لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در دور اول انتخابات به مجلس راه یافتند که از این تعداد 44 نفر گزینههای اختصاصی شانا بودند. ائتلاف نیروهای مردمی انقلاب اسلامی موسوم به «اُمنا» با توجه به اینکه اعلام کرده بود غیر از تهران در هیچیک از حوزههای انتخابیه لیست ندارد، فعلا 7 کرسی از سهمیه تهران را در مجلس به دست آوردند. البته توضیح این نکته نیز لازم است که جبهه شریان یکی از تشکلهایی است که ائتلاف امنا را شکل دادهاند. بنابراین گزینههای شریان را میتوان همسو با امنا به حساب آورد.
فراکسیونهای احتمالی
شاخصترین چهرههای راهیافته به مجلس دوازدهم محمدباقر قالیباف، مرتضی آقاتهرانی، مسعود پزشکیان، منوچهر متکی و حمید رسایی هستند که احتمالا فراکسیونهای عمده مجلس آینده با محوریت این افراد تشکیل خواهد شد. نخست فراکسیون افراد نزدیک به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس فعلی است که با عنوان گزینههای اختصاصی شانا به مجلس راه یافتهاند. این فراکسیون به احتمال زیاد رویکردی مشابه «فراکسیون انقلاب اسلامی» در مجلس فعلی در پیش خواهد گرفت. جریان دیگری که احتمالا فراکسیون اختصاصی خود را خواهد داشت، افرادی هستند که ذیل فهرست شریان و اُمنا به مجلس رفتند، حمید رسایی ثابتی در صورت تشکیل این فراکسیون، صحنهگردان آن خواهند بود که در صورت بروز این سناریو میتوان پیشبینی تکرار برخی از خصوصیتهای مجلس هشتم را داشت. در میان منتخبان مجلس دوازدهم همچنین افرادی حضور دارند که نام آنها در هیچیک از فهرستهای مطرح انتخاباتی قید نشده بود و به عبارتی با تابلوی «مستقل» به مجلس آمدهاند. حالا باید دید کنشگری خود را در مجلس آینده چگونه طرحریزی خواهند کرد؛ آیا در نهایت به یکی از فراکسیونهای مذکور میپیوندند، یا مجموعهای تحت عنوان فراکسیون مستقلین شکل خواهند داد؟ در مجلس یازدهم فراکسیون مستقلین با حضور غلامرضا نوری قزلجه تشکیل شده بود؛ اما وی در این دوره بهعنوان گزینه حزب اعتدال و توسعه راهی بهارستان شده است، ازاینرو چند و چون تشکیل فراکسیون مستقلین در مجلس دوازدهم به اما و اگرها بستگی دارد. گرچه محوریت مسعود پزشکیان و حضور افرادی چون سید فرید موسوی در این فراکسیون مسلّم است. البته برخی از چهرههای راهیافته به بهارستان بعضی از رقابتهای انتخاباتی خود را بهعنوان سوغاتی به درون مجلس کشاندهاند و تخریبگری چهرهها و اظهارات تند این افراد نیز سبب بروز حاشیهها و جنجالهایی حول محور پارلمان دوازدهم شده است. جنجالهایی که منجر به تذکر رهبر معظم انقلاب هم شد و از این جنجالها بهعنوان تلخکننده کام مردم نام برده شد. بااینحال باز هم باید منتظر اردیبهشت 1403 و تغییر و تحولات در دور دوم انتخابات مجلس ماند تا بتوان آرایش دقیقتری از نیروهای سیاسی در مجلس دوازدهم را مترصد شد.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1212670/