اخبار محرمانه - اعتماد / « مشارکت انتخاباتی و کارآمدی » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته حسین مسعودنیا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:در خصوص تعریف کارآمدی نظام سیاسی اتفاق نظر وجود ندارد ولی به نظر میرسد در سادهترین سطح تعریف آن به معنای موفقیت یک نظام سیاسی در نیل به اهداف و آرمانهای خود از طریق نیل به کارآمدترین و کمهزینهترین راهکار باشد. کارآمدی یک نظام سیاسی نهتنها سبب برقراری نظم و ثبات سیاسی در داخل میشود بلکه با جلوگیری از وقوع بحرانهای اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیکی بهدلیل ارتقای سطح مقبولیت و مشروعیت آن نظام امکان بقا و تداوم حیات سیاسی آن رژیم سیاسی را فراهم میکند. کارآمدی نظام سیاسی برای رژیمهایی که صبغه ایدئولوژیک دارند اهمیت بیشتری دارد چراکه مشروعیت آنها ماهیت ایدئولوژیک داشته و کارآمدی آن نظام ناشی از کارآمدی ایدئولوژی این رژیمها نزد افکار عمومی در اداره امور تلقی میشود و همین مهم مانع از وقوع بحرانها در سطوح مختلف شده و امکان بقای بیشتر و تداوم حیات سیاسی آن نظام را تسهیل میکند. تامل در ساختار سیاسی نظام جمهوری ایران و دورکن آن یعنی اسلامیت و جمهوریت که رکن اول کارکرد مشروعیتبخشی و رکن دوم نقش مقبولیتدهی را دارند بیانگر این مهم است که یکی از ابزارهای کارآمدی این نظام، توسعه سیاسی و بهخصوص در پایینترین سطح آن یعنی افزایش مشارکت انتخاباتی است. توسعه سیاسی به معنای فراهم کردن سازوکارهایی جهت مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود از طریق احزاب و نهادهای مدنی است. وقوع برخی تحولات اجتماعی در جامعه ایران در سه دهه اخیر همانند گسترش شهرنشینی، رشد طبقه متوسط جدید، افزایش آگاهی سیاسی و مهمتر از همه کمرنگ شدن نقش نهادهای سنتی همراه با بروز اختلاف سلیقه در میان نیروهای انقلاب همه و همه ضرورت سازماندهی نیروهای اجتماعی و سیاسی را در قالب نهادهای مدنی ضروری ساخته است. وجود چنین نهادهایی با کمرنگ شدن نقش بسیج تودهای میتواند مشارکت مبتنی بر مهندسی اجتماعی را در جامعه تسهیل کند؛ موضوعی که وجود آن برای افزایش سطح مشارکت انتخاباتی ضروری است. مشارکت انتخاباتی اگرچه پایینترین سطح مشارکت سیاسی به شمار میآید اما تاثیر بسزایی هم در حوزه داخلی از نظر مشروعیتبخشی و مقبولیتدهی به نظام و هم به لحاظ بینالمللی افزایش توان مانور کارگزاران سیاست خارجی دارد مضافا اینکه میتواند از ابعاد مختلف زمینه کارآمدی سیستم سیاسی را فراهم کند چراکه همانطور که توضیح داده شد کارآمدی یک سیستم سیاسی تا اندازه زیادی در ارتباط با توان آن نظام در نیل به اهداف و برنامههای ترسیمشده برای خود ارزیابی میشود. نگارنده بر این باور است که نیل بدین مهم هنگامی امکانپذیر است که کارگزاران نیز یک نظام سیاسی حداقل در داخل توان تحقق سه اصل مهم یعنی ایجاد اجماع و همبستگی در جامعه، مشروعیتسازی و مهمتر از همه فراهم ساختن بستر برای رضایتمندی اقتصادی در بین مردم را داشته باشند سه کارکردی که ارتباط تنگاتنگی با افزایش مشارکت سیاسی بهویژه مشارکت انتخاباتی دارد چراکه اگر اجماع و وفاق به معنای پیروی مردم از فرامین دولت و حاکم بودن روح همبستگی میان مردم ازیکطرف و ازسوی دیگر میان نیروهای اجتماعی و سیاسی با دولت باشد افزایش مشارکت انتخاباتی این مهم را تسهیل میکند مضافا اینکه با افزایش مشارکت انتخاباتی، مشروعیت و مقبولیت نظام فزونی یافته و با اتکا به آن دولت در اجرای وظایف اقتصادی خود یعنی تامین رفاه عمومی موفقتر میتواند عمل کند کارکردهایی که همه آنها در طول یکدیگر بوده و دستیابی به آنها سبب ارتقای نظم و ثبات و مهمتر از همه تسهیلگر بقا و تداوم نظام سیاسی میشود. با توجه به چنین مقدمهای ضروری به نظر میرسد که دستاندرکاران انتخابات مجلس دوازدهم در دو سطح اجرایی و نظارتی شرایط مشارکت حداکثری را در انتخابات فراهم کنند. بدون تردید نخستین گام برای فراهم کردن چنین امری بسترسازی برای فعالیت نخبگان، احزاب و نهادهای مدنی است. آنها با ایجاد انگیزه زمینه مشارکت و افزایش آن را فراهم میکنند. بدون تردید زمانی احزاب و نهادهای مدنی میتوانند این نقش را ایفا کنند که نمایندگانی برای معرفی در انتخابات داشته باشند. مجلس برآمده از چنین فرآیندی میتواند به عنوان عصاره ملت نمایندگی تمامی نیروهای اجتماعی و سیاسی را تسهیل کند موضوعی که همبستگی در جامعه را افزایش، سطح مشروعیت و مقبولیت نظام را ارتقا و مهمتر از همه رضایتمندی سیاسی را فراهم میکند. خواستههایی که از نیازهای ضروری جامعه کنونی ایران در مقطع فعلی بهدلیل فشارهای خارجی، وخامت اوضاع اقتصادی و کاهش سطح اعتماد سیاسی است.