حکایت/ راهزن و راهی برای بازگشت به خدا
پنجشنبه 2 تير 1401 - 16:29:25
|
|
اخبار محرمانه - کتابدونی/ عارفی می گوید که روزی دزدان قافله ما را غارت کردند، پس نشستند ومشغول طعام خوردن شدند. یکی از آنها را دیدم که چیزی نمی خورد به اوگفتم:" که چرا با آنان در غذا خوردن شریک نمی شوی؟" گفت :"من امروز روزه ام!" گفتم : "دزدی و روزه گرفتن عجیب است." گفت :"ای مرد!این راه،راه صلح است که با خدای خود واگذاشته ام،شاید روزی سبب شود و با او آشنا شدم." آن عارف می گوید، یکسال دیگر او را در مسجد الحرام دیدم که طواف می کند و آثار توبه از وی مشاهده کردم؛رو به من کرد وگفت:"دیدی که آن روزه چگونه مرا با خدا آشنا کرد." منبع #کشکول شیخ بهایی
http://www.SecretNews.ir/Fa/News/711521/حکایت--راهزن-و-راهی-برای-بازگشت-به-خدا
|