سرمقاله ایران/ دروازهبانی خبر یا تحریف روایت؟
مقاله
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - ایران / « دروازهبانی خبر یا تحریف روایت؟ » عنوان یادداشت روزنامه ایران به قلم الهام عابدینی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
دو سال قبل در چنین روزهایی حادثه یورش به کنگره امریکا رخ داد. تصویر ساختمان کنگره امریکا یا «کاپیتول هیل» سالهاست که بهعنوان نماد دموکراسی شناخته میشود و این حادثه به نقطه عطفی در تاریخ این کشور بدل شد. ماجرا از آنجایی شروع شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت امریکا در دور دوم انتخابات پیروز نشد و مدعی شد که در انتخابات تقلب صورت گرفته است. در نتیجه جمعی از هواداران او همزمان با جلسه تأیید آرا در کنگره مقابل ساختمان کنگره تجمع کردند و در نهایت وارد آن شدند. ابعاد حادثه به قدری بود که اندیشمندان بزرگی چون ریچارد هاوس، رئیس شورای روابط خارجی از جهان پساامریکایی گفتند و فرانسیس فوکویاما هم گفت دیگر دموکراسی امریکایی، رؤیای دیگر کشورها نیست.
بسیاری درباره افول دموکراسی در امریکا و ابعاد این حادثه صحبت کردند اما آنچه توجه من را بیش از همه جلب کرد، نحوه پوشش رسانهای این حادثه بود. اینکه رسانههای جریان اصلی چطور از همان ابتدا نام «یورش» به این اقدام نهادند و چطور شبکههای اجتماعی بسرعت حسابهای کاربری افراد مرتبط با این حادثه را از دسترس خارج کردند؛ اصلیترین نمونه آن هم که حساب کاربری شخص ترامپ، رئیسجمهور مستقر امریکا بود.
مدتی بعد از این حادثه، ماجرای حمله به سفارت عراق از سوی گروهی از حامیان مقتدی صدر پیش آمد و اینجا تفاوت در نحوه روایت بیش از پیش مشخص شد. در حالی که در نمونههایی مثل عراق، گرجستان و اوکراین معمولاً رسانهها از افرادی که به پارلمان یا کاخ ریاستجمهوری یورش میبرند، به عنوان معترض یا حتی «آزادیخواه» نام میبرند، در امریکا تکلیف مشخص است. افرادی که مدعی تقلب در انتخابات میشوند، با عنوان «طرفداران نظریه توطئه و راستگرایی افراطی» شناخته میشوند و چنین اقداماتی هم یورش و اغتشاش است.
البته من به شخصه این موضوع را میپذیرم و متوجه اهمیت «منافع ملی» و «امنیت ملی» هر کشور هستم. حتی این هم برای من به صورت فردی قابل درک است که حتی اگر رئیسجمهور خلاف نظام حاکم و ارزشهای کشور حرکت کند، روایت او تغییر خواهد کرد. آنچه به توجه دقیق فعالان عرصه رسانه و سیاست خارجی ما نیاز دارد، اتفاقاً توجه به همین نکته است. اینکه ثبات و امنیت ملی در اولویت همه کشورهاست و دوم آنکه توجه به معیارهای دوگانه همین رسانههای جریان اصلی و دولتهای غربی حامیشان میتواند تشت رسواییشان را از بوم بیندازد.
سه سال از ترور سردار سلیمانی گذشته است و همه ما حذف تصاویر و مطالب مربوط به ایشان را بهعنوان امری بدیهی و حتی قانونی در اینستاگرام پذیرفتهایم. این در حالی است که ما شاهد یک سانسور دولتی در این مورد و نه سانسور از سوی یک شرکت خصوصی هستیم. یعنی اینستاگرام بنا به درخواست دولت امریکا این اقدامات را علیه مطالب مربوط به سردار سلیمانی انجام میدهد و از سوی دیگر براساس قوانین تحریمی خود امریکا، ارتباطات و دادهها باید از تحریم مستثنی باشد. در واقع در اینجا هم شاهدیم که چطور ایالات متحده امریکا بهعنوان سردمدار «روایتهای جریان اصلی» با هر ترفندی حتی غیرقانونی یا فراقانونی، هرگونه صدا و روایت مخالف را مسکوت میگذارد.
موضوع تحریمهای مکرر رسانههای ایرانی بویژه رسانههای برونمرزی مانند پرس تی وی از ماهوارهها و شبکههای اجتماعی هم که داستانی تکراری است. هر زمان صحبت از آزادی رسانهها میشود، کافیاست همین چند نمونه را در ذهنمان مرور کنیم و ببینیم مرز تحمل این آزادی دقیقاً کدام نقطه است.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/750258/