سرمقاله همدلی/ اهمیت تغییر زاویه دید
مقاله
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - همدلی / « اهمیت تغییر زاویه دید » عنوان سرمقاله روزنامه همدلی نوشته رضا صادقیان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بنیانهای فکری و نگرش واقعی سیاستمداران و صاحبان قدرت در بزنگاههای مهم روشنتر از تمام سالهای زیست سیاسی آنان مشخص میشود.
در روزهای اخیر به غیر از تعداد انگشتشماری در میان سیاسیون، سایر چهرههای سیاسی دقیقا و نعلبهنعل همان حرفهای سالهای گذشته را تکرار کردهاند؛ حتی یک قدم هم به مطالبات به حق و قانونی شهروندان نزدیک نشدند. گویی برای این افراد بودن در قدرت با هر معنا و کیفیتی تفاوت چندانی نمیکند، برای این افراد نگرش آدمی یک معنی دارد، اینکه همان رویکرد گذشته ادامه داده و ناچیزترین و کوچکترین تغییرات به دیوار کوبیده شود. به مواضع برخی از همین افراد در برنامه شیوه نگاه کنیم؛ سالهای گذشته در نقد تغییرات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران سخن میگفتند و تلاش میکردند هر صدا و خواسته جدید را با برچسبهای مختلف به حاشیه برانند، امروز نیز همان رویه را تکرار میکند. گویی جامعه برای این افراد منجمد و بدون حرکت مانده است. به نظر میرسد از نگاه این افراد جامعه ایران همان هست که بوده و سخن گفتن از تغییر و تحولات نسلی و بیننسلی سخنی به گزاف و سراسر بیهوده است.
در این میان میتوان به سخنان عزتالله ضرغامی و محمدرضا باهنر اشاره کرد. احتمالا این افراد براساس نگرش جدید به این نتیجه رسیدهاند که میتوان برای حفظ ساختار سیاسی اقدامات اصلاحی انجام داد، اصلاحاتی که حتی از منظر باهنر شامل قانون اساسی هم میتواند باشد. او میگوید: «بعد از40 و اندی سال باید در برخی از ساختارها تجدید نظر کنیم. ما نیاز داریم مواردی از قانون اساسی را اصلاح کنیم. در گام دوم فرهیختگان و رسانهها مردم را آماده میکنند که باید یک رفرم در ساختار کشور صورت بگیرد.»
سخنان ضرغامی جالب توجهتر است؛ چرا که او قبل از آنکه سودای کسب کرسی ریاست جمهوری را در سر پرورش بدهد، با اهل پژوهش و تحقیق نشست، گفتگو کرد و تصویری کاملتر از شرایط کشور را درک کرد، شعار او در انتخاباتی که فرصت حضور در آن را نیافت، «فرصت زندگی» بود، فرصتی که قرار بود با زدن زیر میز تحقق یابد که نیافت. دقت در همین شعار دو کلمهای مشخص میسازد او قبلتر از سایر سیاسیون اردوگاه اصولگرایان به این نتیجه رسید که شهروندان ایران فرصتی برای زندگی و تجربه زیست بهتر را طلب میکنند. بنابراین بیدلیل نیست که میگوید: «ما در اصول مشکل نداریم، باید در رویه تحول ایجاد کنیم. اصلاحات هم مورد قبول حاکمیت است. حداقل گفته شده و حالا باید عملیاتی کنند. دو سه جور آدم داریم؛ عدهای که اصلا نمیفهمند، یک عده هم محافظهکارند و تعارض منافع دارند، بعضی هم دنبال رزومه هستند، طرف میخواهد کاندیدا شود، تایید صلاحیت شود، یک جور حرف میزند که آن 12 نفر حالش را نگیرند، اینها کم نیستند که میفهمند و حرف نمیزنند. اما برخی روشهای ما غلط است، اصلاحات از موضع قدرت است، ما را نترسانند از این که اگر از حدی عقب بروید، نظام نابود میشود، نظام کجا نابود میشود، شما نابود میشوید.»
حرفهای ضرغامی و امثال او که طی سالهای طولانی در ساختار قدرت بودهاند و با ظرفیتهای تغییرات اصلاحی و رویکردهای کمهزینه نیز آشنایی دارند، جالب توجه و در بزنگاه امروز بسیار با اهمیت است. در واقع او و افرادی مانند او به دلیل بودن در قدرت متوجه شدهاند برای حفظ ساختار سیاسی و کاستن از تنشهای پرهزینه با شهروندان و یا نادیده گرفتن مطالبات مردم باید تغییرات اصلاحی اعمال کرد و به سوی اصلاحات گام برداشت. پذیریش بخش گستردهای از سخنان ضرغامی و بازتاب حرفهای او در شبکههای اجتماعی دقیقا به همین موضوع باز میگردد. او در سخنرانی با کسی لج و لجبازی نکرد، معترضان، دانشجویان و عموم مردم را کوچک نشمرد، آمار هوایی و فضایی که در باور شهروندان نگنجد برای مخاطبان نخواند، از امیدهای و فتح قلههای مرتفع در تمام جهان نگفت، نگفت که اعتراض کنندگان با بشکه و قمقمه مشروب میخورند تا وسط میدان حاضر شوند، از رواج حجاب عرفی در جامعه گلایهای را مطرح نکرد و در کل حرفی که با مخاطب مرزبندی کند و طرف گفتگو را نفی نماید استفاده نکرد و تکرار همین رویه برای آرامش بخشیدن به مخاطبان و جامعه بسیار مهم است.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/737410/