بزرگنمايي:
اخبار محرمانه -
انتخاب / دولت تحت عنوان اصلاح نظام پرداخت یارانهها طی روزهای گذشته فرآیند حذف ارز ترجیحی را آغاز کرده و برای جبران افزایش قیمتها مقداری یارانه را به حساب سرپرستان خانوارها واریز کرد. مبالغ پرداختی یارانهها دو قسمت است: دهکهای اول تا سوم هر نفر 400 هزار تومان دریافت کردند و دهکهای چهارم تا نهم نیز به هر نفر 300 هزار تومان. دهک دهم نیز از فرآیند دریافت یارانه حذف شد.
کدام قدرت خرید؟
اولین پرداخت یارانه 45 هزار تومانی در سال 1389 انجام شد یعنی قبل از تحریمهای شدید غرب علیه
ایران در زمستان سال 1391 که باعث افزایش شدید نرخ تورم و ارز در کشور شد. در زمان پرداخت یارانه توسط دولت احمدینژاد در سال 1389 نرخ هر دلار
آمریکا حدود 1200 تومان بود، بنابراین هر فرد در ماه حدود 45 دلار یارانه دریافت میکرد.
با شروع تحریمها و افزایش نرخ دلار به بالای 3000 تومان نرخ تورم شدید در کشور حاکم شد و با وجود چند برابر شدن قیمتها نرخ یارانه پرداختی تغییر نکرد. این در حالیست که طبق آمارهای جدید اعلام شده در دو دولت روحانی نیز قیمتها حدود 4 تا 9 برابر شد و نرخ دلار به 24 هزار تومان رسید؛ بنابراین به طور میانگین قیمتها از زمان پرداخت یارانه 45 هزار تومانی تاکنون حول و حوش 1000 درصد افزایش پیدا کردهاند، اما نرخ یارانه 45 هزار تومانی روی همان عدد ثابت باقی ماند.
پیش از تحریمهای دولت احمدینژاد هر نفر 45 دلار یارانه دریافت میکرد، این رقم در دولت روحانی با دلار 30 هزار تومانی و یارانه 100 هزار تومانی به حدود 3 دلار رسید و ارزش آن تقریبا تماما از بین رفت.
اکنون دولت سیزدهم اقدام به 3 برابر کردن یارانه 100 هزار تومانی کرده و آن را به 300 هزار تومان یعنی 10 دلار در ماه افزایش داده است. این در حالیست که در خود همین دولت تاکنون در نتیجه آزادسازی قیمتها در بعضی اقلام شاهد رشد 400 درصدی هستیم و برخی اقلام از جمله برخی روغنهای صنعتی مانند روغن فله پالم و سویا نیز حتی رشد 500 درصدی داشتهاند. یعنی یارانه 300 هزار تومانی حتی کفاف نرخ تورم ایجاد شده در خود همین دولت را نیز نمیدهد چه برسد که بخواهیم تورم دولتهای قبل را نیز محاسبه کنیم.
یارانه 100 هزار تومانی در دولت قبل در حالی به مردم پرداخت شده که فقط درآمد دولت قبل از قبال هدفمندی یارانه حدود 7 برابر شده یعنی معادل 824 هزار میلیارد تومان و این در حالیست که تنها 234 هزار میلیارد تومان به صورت یارانه به مردم پرداخت شد و این نشان میدهد که مردم به تنهایی بار آزادسازی اقتصادی را بدون هیچ گونه حمایت اجتماعی دولت به دوش کشیدهاند. در کنار این موارد باید به انزوای اقتصادی ایران، تورمهای افسارگسیخته و تحریمهای بینالمللی اشاره کرد که فشار مضاعفی را به دوش مردم وارد کرده است.
ذکر مثالی از مبلغ پایین یارانه نقدی راهگشاست. قیمت هر لیتر روغن مایع و نیمهجامد افزایشی معادل بیش از 300 درصد داشتهاند. مبلغ یارانه هر فرد نیز حدود 300 تا 400 هزار تومان است. به این ترتیب هر فردی با دریافت یارانهاش تنها میتواند چند لیتر روغن خریداری کند این در حالیست که روند افزایش قیمتها فشار بسیار سنگینتری را به دوش مردم وارد خواهد کرد. این اتفاق در حالی افتاده است که هنوز سرنوشت نان، دارو و بنزین نیز مشخص نیست.
در پرداخت این یارانهها صرفا هزینههای چهار کالای مشخص شده (مرغ، تخم مرغ، شیر و پنیر) محاسبه شده است، اما دو نکته در این راستا وجود دارد: اول اینکه با افزایش قیمت این کالاها یک تورم عمومی و سراسری در کشور ایجاد خواهد شد به این معنا که تمامی کالاها و محصولات مصرفی و همچنین خدمات را که هیچ ارتباطی با کالاهای یاد شده ندارد در بر خواهد گرفت. مثلا فردی که قبلا موهای خود را با 60 هزار تومان اصلاح میکرد با تورم ایجاد شده باید قیمت بیشتری بپردازد. یا اینکه نرخ اجاره مسکن در نتیجه این تورم افزایش خواهد یافت.
دوم اینکه در این کالاها مشتقات محاسبه نشده است و یعنی اگر روغن پالم افزایش 500 درصدی داشته تمامی کالاها و خدماتی که محصول اولیه آنها این روغن است نیز با افزایش شدید قیمت مواجه خواهند شد. تیترهای رسانهای که با موضوع افزایش قدرت خرید کار شدهاند بیشتر شبیه یک آمارسازی است.
به عنوان مثال یکی از خبرگزاریهای معروف کشور در گزارشی با عنوان «یارانههای جدید چقدر به قدرت خرید مردم اضافه میکند؟» محاسبه کرده یک خانوار چهار نفره قبل از افزایش قیمتها برای مرغ، تخم مرغ، شیر و پنیر 241 هزار تومان هزینه میکرده و پس از انفجار قیمتها این میزان به 568 هزار تومان رسیده. یارانه این خانوار که قبلا چهارصد هزار تومان بود به 1 میلیون و 600 هزار تومان افزایش پیدا کرده و نتیجه گرفته قدرت خرید خانوار در این چهار کالا 923 هزار تومان افزایش یافته است. این رسانه ضمن اینکه قدرت خرید جدید را بر اساس یارانه قبلی که هیچ نقشی در قدرت خرید نداشت، محاسبه میکند بلکه با برشمردن فقط چهار کالا نتیجه گرفته قدرت خرید یک میلیون تومان افزایش یافته است.
آنچه که واضح است این است که این میزان یارانه سال آینده با توجه به تورم ایجاد شده درکشور احتمالا ارزش بسیار پایینتری خواهد داشت و به سرنوشت یارانه قبلی یعنی همان 45 هزار تومانی دچار خواهد شد چرا که سازوکار بلندمدت دولت برای پرداخت یارانه مشخص نیست و معلوم نیست افزایش تورم ماهها و سالهای آتی چگونه روی یارانه پرداختی اعمال خواهد شد.
اکنون نرخ کالاها در
ایران تقریبا به قیمتهای جهانی در حال نزدیک شدن است و در بعضی اقلام مانند روغن حتی بالاتر از قیمتهای جهانی ارائه میشود. هر لیتر روغن در فروشگاههای آلمانی اکنون با نرخ نزدیک به 2 یورو آن هم بعد از کمبود شدید ایجاد شده در بازار به دنبال جنگ
روسیه و اوکراین ارائه میشود، یعنی حدود 65 هزار تومان. در حالی که هر لیتر روغن اکنون در بازار داخل به 70 هزار تومان رسیده است. اما تفاوتی که وجود دارد این است که میانگین حداقل دستمزد به عنوان مثال در آلمان بالای 2500 یورو در ماه است، اما در
ایران حداقل دستمزد امسال حتی به 200 دلار در ماه هم نمیرسد. یک مثال دیگر اینکه بعد از آزادسازی قیمتها احتمالا قیمت هر کیلوگرم گوشت گاو به بالای 300 هزار تومان برسد که دقیقا معادل نرخ جهانی حدود 10 تا 12 یورو در هر کیلوگرم است. با این آمارها میتوان مشاهده کرد که مبالغ پرداختی یارانه نه تنها کفاف هزینههای افزایش یافته زندگی را نمیدهد بلکه طبق آمارهای سال گذشته که پرداخت یارانه باعث افزایش فقر در جامعه شده است، در آینده نیز شاهد تعمیق فقر در کشور خواهیم بود.
منابع یارانه از کجاست؟
بر اساس آمارهای منتشر شده با این میزان یارانه دولت سالی معادل حدود 250 هزار میلیارد تومان پرداختی یارانه خواهد داشت که بر اساس نرخ دلار 30 هزار تومانی حدود 8 میلیارد دلار خواهد شد، یعنی تقریبا همان مبلغی که در بودجه سالهای گذشته برای واردات کالاهای اساسی اختصاص داده شده بود.